سلام دوستان،من و همسرم خداروشکر زندگی خوبی داشتیم،خیلی آروم ب دور از بحث،همسرم همیشه میگف تو پاداش کدوم کار خیرمی،زد و من باردار شدم یه سری مشکلات برای خانوادم پیش اومد،زایمان کردم،دیدم روز ب روز رابطمون داره متشنج تر میشه،چندباری همسرم گف رفتارت عوض شده...
خلاصه منم نمیدونستم مشکل از کجاس ولی چیزی ک میدونستم این بود که قبلا بهتر رابطمون رو مدیریت میکردم الان کنترل همه چیز از دستم در رفته
تا اینکه تو نت گشتم یه تاپیک پیدا کردم گفته بود قرار بزاریم رفتارای بدمون رو کم کم ترک کنیم مثن این هفته قرار بزاریم ک اصن غر نزنیم و هرروز ب خودمون نمره بدیم هفته بعد یه قرار دیگه اضافه کنیم...
به این ترتیب منم اومدم اینو انجام دادم،دقت کردم که من تو این مدت خیلی غر میزدم در صورتی که قبلا اصن عادتشو نداشتم
مثلا صبحا که همسرم سرکار بود و بچم نمیزاشت من کارامو انجام بدم همسرم برمیگشت براش از اذیتای بچمون میگفتم که اگه میبینه خونه نامرتب بدونه بچمون نزاشته نمیدونستم همینم غر حساب میشه و باعث میشه مردم از خونه زده بشه
الان چندوقته اصن غر نمیزنم هیچی اصن چیزی ک مفهومش نارضایتی از زندگی باشه پیش همسرم نمیگم مثن قبلا میگفتم بچه برای چمون بود روزایی ک اذیت میشدم تو نگو همین حرفای ب ظاهر ساده داره همسرمو ازم دور میکنه
با درک این عادت غر زدن ب زندگی ب لطف خدا آرامش ب زندگیم برگشته،ممنون ک خوندید امیدوارم تجربم ب کارتون بیاد