بچه ها ما یه همسایه داریم یه پیرزن بالا ۶۰ ساله.تپل و سفیده..
شوهر و بچه و کلینوه داره...شوهرشم مرد خوبیه دختر و پسرا خوب و با آبرویی هم داره..ینی جوری نیست بگی خانوادتنمشکل دارن..از جوونی میگفتن این پیرزنه هرز میپریده با مردا رنگارنگ و الانم کل در و همسایه میبیننش ک مثلا ساعت ۶ صب هروز یه مرد با ماشین میاد دنبالش و ۱۰ برمیگرده خونه..و حتی با پسرا ۲۵ ساله همسایه هم سوار میشه میره😐نکته عجیب ماجرا اینجاس ک چطور شوهر و بچه هاش بهش نمیگن کتو هروز ۶ صب کجا میری...خیلی عجیبه ریلکس بودن خانوادش..کلا ابروش تو شهر رفته تو شهرمون کوچیکه...ولی همه تو کف این موضوعیم ک اخه مگع میشه هروز صب به صب بزنی بیرون خانوادتم هیچینگن..ماک مجردیم تا بازار بخوایم بریم باید از هفت خوان رستم رد شیم..اخه شوهرشم مرد بدی نیست ک بگی لنگه زنشه..خیلی عجیبه😐