سه تا رفیق بودیم از ابتدایی با هم بودیم کلاس هشتم یکیشون مهاجرت کرد کانادا یه سال بعد هم اون یکی مهاجرت کرد منچستر
الان شادو خرم دارن زندگی میکنن یه خونه دارن پس جنگل یه عالمه آهو دورشون هست ،جلو خونشون رودخونه داره
عکساشو نو که میبینم حسرت میخورم باهاش تماس تصویری هم میگیرم خیلی سخته واسم که اونا اینجوری دارن زندگی میکنن و من اینجا
حسود نیستما ولی غبطه میخورم بهشون