استخون درد داشت
همیشه بهش میگفتم فلان کارو نکن مشکل پیدا میکنه استخونت گوش نمیداد، امروز رفته دکتر عکس انداخته دیده همون مشکلی که من همیشه میگفتم مواظب باش پیدا کرده
امشب از دکتر اومده پیام داده میگه
انقدر تو گفتی آخر اینجوری شدم
من این شکلی شدم یهوووو 😐😐😐
میگه تقصیر تو بود تو همش میگفتی
بعدش من گفتم باشه دیگه هیچی بهت نمیگم
گفت اوکی نگو شب بخیر 😕😕