تیکر تولد ۳ سالگی دلبرم😍 لحظه دیدنت انگار که یک حادثه بود، حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت... سیب را چیدمو در دلهره ی دستانم، سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت 1 گفت 2 افسوس سه را دوست نداشت... من و تو خط موازی؟ نرسیدن؟ هرگز، دلم این قاعده هندسه را دوست نداشت... درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت 🙃
اِن شاءالله همگی حاجت روا بشیم..یه آمین بگو❤👇خدا جونم میشه منم لایق مادر بودن بدونی ..؟🙁 دلم حس مادر بودن میخواد.. حس بارداری.. حس مراقبت از یه کوچولویی که دنیامونه..حس شب بیداریای یه مادر..حس مادری حس مادری حس مادری..دوسدارم زودتر تجربش کنم..خدایا به حق فاطمه الزهرا این اولین و آخرین سقطم باشه..لطفا هیچ مادری رو با بچه تو شکمش امتحان نکن...خدایا منم ببین دل من و شوهرمم شاد کن.. خیلی تنهام خدا...لطفا❤ای کاش هرچه زودتر دامن همه منتظرا سبز بشه😍😍لطفا اگه منو تو تاپیکای خیانت دیدین تذکر بدین بهم ممنونم❤
تیکر تولد ۳ سالگی دلبرم😍 لحظه دیدنت انگار که یک حادثه بود، حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت... سیب را چیدمو در دلهره ی دستانم، سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت 1 گفت 2 افسوس سه را دوست نداشت... من و تو خط موازی؟ نرسیدن؟ هرگز، دلم این قاعده هندسه را دوست نداشت... درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت 🙃