بسیار بسیار عالی وقتی شوهر اشغال باشه
البته من مجدد ازدواج کردم
من عاشق پسر عموم بودم اونم منو خیلی دوست داشت ولی بعد ها زندگیمون خراب شد...سر کار نرفت مشروب خورد طوری ک اعتیاد پیدا کرده بود...دست ب زن داشت همیشه قایم میشدم کسی صورت کبودمو نبینه...من ی بار بعد طلاقم رجوع کردم ولی فایده نداشت دوباره بعد یسال جداشدیم ...الان بعد گذشت ۴سال پشیمونه ولی فایده نداره ...چون من ازدواج کردم ...ولی اون خبر نداره
خیلی حال میده اتفاقا من که اینقد خوشحال بودم از ذوقم موبایلم و تو محضر جا گذاشتم بعد برگشتم بردارم محضردار گفت خانوم این همه سال صیغه طلاق خوندم همه اشک میریختن حداقل ناراحت بودن تو خیلی خوشحال بودی میشه بگی شوهرت چیکار کرده اینقد خوشحالی گفتم هیچی با هم نساختیم بهترین روز زندگیم بود الانم از یاداوریش ذوق میکنم بعدشم خیلی شاد بودم حس ازادی داشتم بعد ۶ سالم ازدواج کردم مجدد هیچکسم حمایتم نمیکرد حتی خونه بابام راهم ندادن گفتن طلاق گرفتی واسه ما حرف میزنن
من مشكلي تو زندگيم ندارم فعلاً ،يه پسر ١٣ ماهه دارم ٦ ساله ازدواج كردم ولي خسته ام از زندگي من طاقت غم و ندارم اصلاً بعضي وقتها ميگم كاشكي مجرد بودم تنها زندگي ميكردم البته من يه مشكل خيلي بزرگ دارم تو ظاهرم شايد خستگيم بخاطر اونه😕😕😕
بستگی به خودت داره ولی روندش اینه اول خوشحالی بعد عصبی میشی بعد افسرده میشی یه مدت تو خودتی و انگار بقیه رو نمیبینی اما بعدش بخودت میای و زندگیو از نو شروع می کنی و میفهمی خوشبختی تو دستای خودته❤🌹
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
