سلام دوستان
یه موضوعی ذهنمو درگیر کرد آدما تا این حد ازهم زده شدن!!!
یکی اشناهامون همسایمونه بعدازچندین ماه دیروز زنگ زدو حالو احوال گفت بیاخونمون ساعت12ونیم ظهر.گفتم الان زمانی مناسبی نیس شماهم استراحت کن شب یاغروب میام.گفت غروب میرم بازارگفتم باشه خبرمیدم بهت.من جایی بودم گیرکردم بهش پیام دادم ک نشدبیام معذرت! بعد الان گفتم برم.پیام دادم کجایی عزیزم ب یه دقه نکشید جواب داد بازارم چطور گفتم باشه
ایقد شهرمون بادو طوفانه ک آدمو میبره صدای وحشتناکی ازطوفان میاد توخونه.فقط تعجب کردم بااین سرعت بادوطوفان چطوررفته بازاره!احساس میکنم دکم کرد شما چطور میبینید؟؟؟دیگه هچکی هچکیو نمیخاد.