سه روز پیش تولدش بود قهربودیم یه جاهایی من مقصر بودم یه جاهای بیشتری اون...یعنی سی درصد من هفتاد درصد اون....همش حرف جدایی میزد واینا منم گفتم بذار از طرف خودم تلاش کنم رابطمون خوب شه...تاپیک زدم کادو بخرم براش اکثرا گفتن اره بخر تولد یکبار توی ساله و....منم رفتم پارچه خریدم جنس متوسط که شد کلا120 ت....جنسای گرون دستم نرسید بخرم....خلاصه با ذوق خاصی کادو کردم یه عطر گرمی هم گذاشتم روش بهش دادم (دیروز) گفت دستت درد نکنه ولی میری بنجل میخری کی بهت گفت بخری؟من کادو خواستم؟ درصورتیکه شب قبل تولدش تیکه مینداخت....خودشم جز سه چهار بار کادو اونم یکی دوبار گل مصنوعی ارزون هیچی برام نخریده بود....بشدت شکستم پشت دستمو داغ کردم دیگه کادو نخرم براش ازش متنفرم
چه تلخه زبونش
وای چ زشت بوده رفتارش میگفتی پول میلیونی بزار جیبم تا برات بخرم تو به اندازه ارزشت پول گداشتی جیب زنت
وای چقدر قدرنشناس
اخه عزیزم حتما عصبی بوده ی چیزی گفته
پارچه برای چی خریدی؟
پارچه میخواست چیکار؟
چقد ادم ببشخصیتیه
نباید میخریدی، کارمندی؟
پارچت بنجل بود واقعا؟؟
منم از شوهرت متنفر شدم محلش ندیا
بیاید تایپک آخرم لطفا
بیخیال مردا قدر ناشناس هستن میمونا☹
چقدر بد حرف زده
ولی واس مرد چرا پارچه میخرید آخه؟🤔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
