امممممم سلام
خوب روزتونم بخیر باشه
بزارین یکم از خودم بگم:
دو رگه ی ایرانی اسپانیایی ام یا بهتره بگم چند رگم
خببابام یه مدیر شرکت تجاری خیلی بزرگیه مامانم که وقتی دو سالم بود از دست دادم.
میدونین توی کسب و کار بابام به دلایلی باید با پسر یکی از شریکاش ازدواج میکردم که این یعنی وصل شدن دوتا شرکت از تریق فرزندان به هم خب منم مجبور بودم و قبول کردم راستش مرد جذابیه اما خیلی خیلی رفتار سردی داره . واقعا نمیفهممش شاید باورتون نشه ولی توی دوسه سالی که با هم ازدواج کردیم بیشترین مکالممون سلام کردن بود از دستش خسته شدم دلم میخواد خفش کنم دیگه تحملش سخته .
شما میگین باش چکار کنم واقعا دیگه نمی کشم