2733
2734
عنوان

خواهرشوهرم فکر کرده کارش یادم میره😕

| مشاهده متن کامل بحث + 5455 بازدید | 197 پست

اسی واقعا خانواده شوهرت بیش از حد چیپن 

من جای تو میبودم حتی اجازه نمیدادم بچه امو ببینن یه وقت یاد نگیره ازشون 

اون از دختر بودن بچه ات !

اون از بیرون کردنت 

واقعا متاسف شدم براشون 😒✋🏻

خیلی زیااااااااااااااااااااد 

شاید خیلی زیاااااااااااااااااااادتر 

دوست گلم‌♡ برای رو سفیدی پیش بابام و مامانم‌ی صلوات مهمونم میکنی ؟   

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

یعنی برای یه نفر غذا نبود ؟ اگه این کار احمقانه رو نمی کردن خدا برکتی به اون غذا میداد و سهم تو و نی نی رو تو اون غذا می گنجوند

من خودم از اونام که تو این جور مراسما فدایی فامیل میشم دیگه خودمو تیکه تیکه میکنم از کار کردن و کار راه انداختن .. اما اگه یه همچین توهینی این وسط بهم بشه یعنی به هیچ عنوان از دلم بیرون نمیره ... من بودم پاگشا نمی کردم مگه اینکه ازم معذرت بخوان که در اون صورت هم برای رفع تکلیف دعوت می کردم


ته دلتون آروم🌹 تاپیکم
2731
میگه باخودته ولی معلومه دلش میخواد دعوت کنم🙄

اصلا دعوت نکن ؛ همشم بگو از اون شب بگو دلش بسوزه .. لازم شد گریه هم بکن ولی دعوت نکن

دوست گلم‌♡ برای رو سفیدی پیش بابام و مامانم‌ی صلوات مهمونم میکنی ؟   
اسی واقعا خانواده شوهرت بیش از حد چیپن  من جای تو میبودم حتی اجازه نمیدادم بچه امو ببینن یه وق ...

ا راست میگی قضیه پسر شدن بچه بعد دو تا سونو مال این کاربر بود.

استارتر اصلا من حرفم رو پس میگیرم باهاشون حرف نزن دعوت نکن. بچه ت رو زیاد نبر که ببینن

خودم را در آغوش گرفته ام، نه چندان با لطافت، نه چندان با محبت، اما ..... وفادار، ....وفادار
2738
چرا اونوقت ناراحت شد،الانم گذاشته به عهده ی خودم ک دعوت کنم یا نکنم هرچند مشخصه تحت فشاره و دوست دار ...

بنظرم اصلا خودتو کوچک نکن بزار یکم منت بکشه 

بزار چن بار بگه بعدم با اکراه قبول کن و زیاد تجملاتیش نکن بکو‌بچه کوچک داشتم اذیت میشدم 

بگو‌شرمنده بچم اذیت میشد نتونستم زیاد کارکنم

امیدوارم توقعشو براورده نکرده باشی😄😄😄

بشوهرم گفته بود چرا ویارونه نمیبری برای آبجیت شوهرم گفته بود کی برای ما این کارو کرده چرا توقع دارید

بدش امده بوده که من خودم واسه زنت همه کار کردم هر وقت امده ۰ازش پذیرایی کردم البته راست میگفت.. اما اخه تو هر کار کردی وظیفه بوده بعدشم من باید واسه تو جبران کنم نه واسخ دختر خرت

 به اندازه ی باورهای هر کسی ؛ با او حرف بزن …. بیشتر که بگویی ، تو را احمق فرض خواهد کرد …!!!  

مطمئن باش اخرش دعوت میکنی ولی اول زجرش بده طول بده اگه تو جمعی چیزی گفت دعوت کن بگو ما که شام عقد نخوردیم باشه سر فرصت دعوت میکنم شام ما رو بخورید طوری بگو جلو دامادش باشه که بفهمه علت دعوت نکردن چی بوده 

کار خدا دامادشم اهل منت زدنه،انگار چن بار گفته دایی چرا دعوت نمیکنه،دلم میخواد کاملا ب خفت و خاری بی ...

خوب بهتر .. ولی باور گن اگه این حرفو خواهرشورت زده که دامادم گفته چرا داییت دعوتت نمیکنه دروغ گفته حرف خودشو از دهن دامادش میزنه بعدش هم هر وقت خواهر شوهرت گفت با لب خندون بگو انشاالله حتما دعوت میکنم فقط به وقتش اگه گفت وقتش کی هست بگو اونو دیگه ما تعیین میکنیم دیگه همینجوری بذارش سر کار

الهی به امید تو

من می بودم رک میگفتم مرغمون کمه واس خورش.😁😁

خیلی رک هم میگفتم با اون برخورد زشت و بی شرمانه ای ک با زنداداش حامله ات داشتی  و دم اذان منو از خونه انداختی بیرون ن تنها پاگشا نمیکنم حتی با عذر خواهی هم محاله بتونم فراموش کنم😐بعدشم دیگ خونش نمیرفتم فقط در حد سلام باهاش تو برخوردها حرف میزنم تا متوجه رفتارش بشه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز