بچها واقعیه ...دلم گرفته بود خواستم واسه یکی بگم کسی نبود واسه شما میگم. ..هر طور راحتین فکر کنید 🙂
شب خاستگاری خواهرم بود. ..نشسته بودم تو اتاقم و با گوشیم ور میرفتم. ..یکمی عصبی و مگران و مضطرب بودم واسه اینکه نکنه خواهرم و خانوادم قبول کنن چون من خیلی به خواهرم وابسته بودم. ..دوسال پیش تلگرام خیلی مد بود داشتم توکانال های اهنگ میچرخیدم و اهنگ دان میکردم. ..یهو یه پیامی اومد (سلام خوبی )با شماره ی ناشناس و اسم mehdi منتظر نموندم و رفتم جوابشو دادم و ازش پرسیدم شما اون گفت منم نمیشناسمت فقط شمارت رو گوشیم بود منه سادم باور کردم...توی اون اوضاع بد نبود با یکی حرف بزنم و خودمو خالی کنم ازم به قول معروف اصل خواست و منم جوابشو دادم اونم گفت 23اصف اولش شک کردم نکنه یکی از پسرای فامیلمونه و ازش عکس خواستم