گفت یکی تو فامیلاتون هست که میخوادت و تو به احتمال زیاد انتخابش میکنی
از وقتی باهاش حرف زدم دارم به حرفاش فکر میکنم
درعجبم که اون پسر کی میتونه باشه😐
دوتا پسرعمه دارم که یکیش اعتیاد داره و هیچی😐
یه پسرعمو دارم که اصلاً آخرین باری که دیدمش یادم نیست😐
برادرشوهرخالمم هست که چندباری پدرشوهر خالم به خالم گفت پا پیش بزاریم
خالم گفت دامادم دختر به فامیل نمیده و حقیقتاً هم همینه
ولی مامانم اون دفعه داشت به خالم میگفت میخوام زهرا رو شوهر بدم خالم گفت وااا چه وقت شوهر دادنشه بچه داره درس میخونه😐 چهار پنج سال دیگه
بعد چند ساعت بعدش پسرخالم آهنگ گذاشت داشت میرقصید میگفت عروس عمو فلانی میخوام اینجور برقصم خالم گفت اون الان چه زنیه براش چهار پنج سال دیگه ایشالا
تعجبم از اینه که جفتمونو یکی گفته😑
من خودم اینستا ندارم یه بار از سر کنجکاوی با گوشی خالم اینستای برادرشوهرشو دید زدم عاشقونه بود تابلو بود دوست دختر داره
از اون طرف چند روز پیش تولد پسرخالم بود خودمون بودیم مهمون دعوت نکرد خالم
برادرشوهرش زیرزیرکی نگام میکرد
من اصلاً هیچ توجهی بهش نداشتم فقط وقتی اومد یه سلام کردم حتی چایی هم دادم دخترداییم برد نمیخواستم جلوش خم و راست شم
چندباری که اتفاقی چشمم خورد بهش دیدم داره نگام میکنه ولی سریع نگاهشو میدزدید😑
اینم بگم که پدرشوهر و مادرشوهر خالم به شدت دوست دارن وصلت با خونواده ما رو
من حتی یادمه اولین باری که اسم منو اورد پدرشوهرش سوم راهنمایی بودم
پسرشون خوشگل هستا😐 ولی هم اینکه یه بیماری کوچولو داره هم تحصیلاتش کمه😞 هم اینکه شغل درست و حسابی نداره که😞
دیگه پسرنداریم تو فامیل😥