بعد شوهرم عاشقققققققققققق خواهرشه براش میمیره و دوس داره هررررررررر روز و هر دیقه با اونا باشیم
من چطور این رابطمونو متعادل کنم چطور ازش بخام کمتر بریم بیایم تا با خواهرشوهرم ب چالش بر نخوریم
من بگم بالای چشم خواهرت ابرو بهش برخورده
از طرفی خودش میدونه و همواره میگه خواهرم تو دعوا از یه مرد بدتر فحش میده
یه سال گیر داده بود با خواهرش اینا بریم مسافرت که من با دعوا نذاشتم و مانع شدم
بگیییین چطور ازش بخام رفت و امدمون کمتر شه
دامادشون هم یک عدد پخمه ی لال هستش
چقدر همتون بی تربیت شدین متاسفم همون بهتر که اینطوری رفتار شه باهاتون
چه خبره اینجا چرا همه عنوانا شده کلمات غیراخلاقی و نامناسب :/
شخصیت تو شما موج میزنه
از اول بايد سنگين بودي خواهر مشكل ما اينه از اول خودم ني ميشيم بعدا ميفهميم چ اشتباهي كرديم من ارتباطو با بحث باهاشون و قهر ايجاد كردم
امروز چقدر بی ادب تو سایته
چرا داماداشون همیشه پخمه و لال هستن😫همیشهههه
سنگین و رنگین برو بیا مطمئن باش بینتون اگه بحثای خاله زنکی و غیبت و صمیمیت نباشه هیچ مشکلی پیش نمیاد
هر دوتون دور از ادب هستین
