ازدواج من یه ازدواج کاملا سنتی و زوری اونم سن ۱۳ سالگی
همسرمو دوسدارم ولی عاشقش نیستم
کلمه عشقم هیچوقت از ته دلم نمیاد که بگم بهش
به همه کساییم که با عشق ازدواج کردن حسودیم میشه
😔😔😔نمیخوام اینطوری باشه ولی دست خودم نیس
هعی
دیگه عزیزم تلاش کن بهش فکر نکنی سعی کن همسرتو دوست داشته باشی
چیزی به ذهنم نمیرسه که بهت بگم :"
13سالگی
چی بگم...
منم عاشقم اما نمیرسم بهش
فک کنم باید ی زندگی اجباری رو تن بدم...
همین که دوسش داری و باهاش خوشبختی بسه 😉
کاملا درکت میکنم با این تفاوت که من دوستش هم ندارم
میتونی با این کنار بیای که خیلیا عاشق نشدن و وضعیتشون مثله تو بوده و به نظرم اینجوری میتونی خودتو قانع و اروم کنی.
عشق یه چیزی مثه کشک و دوغ همون دوست داشتنتو بچسب خوشبخت بشی ایشالا😊
برعکس خیلی ازدواج ها که عاشقانه بودن به طلاق رسیدن . خیلی مهم نیست . همین که دوستش داری کافیه . هیچ وقت ظاهر زندگی مردم رو با باطن زندگی خودت مقایسه نکن
عزیزم اونیم ک با عشق ازدواج کرده تهش رسیده به یه دوستداشتن معمولی زندگی عادت میاره و همش تکراره کسی مث روز اول نمیمونه
چ ربطی داره
منم ازدواجم سنتی
ولی جوممون برا هم در میره
عشق ورزیدن هنره ک باید با تمرین بدستش بیاری
قدیم همه ازدواجا سنتی بود
اما تا پیر میشدن با هم بودن
یکیشون ک می مرد اون یکی هم نمیموند دق میکرد میمیرد
هنر و مهارت زندگی ندارین تقصیر ازدواج سنتی نندازین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
