دوران عقد

سلام دوستان من با همسرم چند سالی دوست بودم قبل از عقدمون خانواده ها راضی نبودن. به اصرار خودمون و اینکه سعی کردیم راضیشون کنیم عقد کردیم.پدر شوهرم روز خواستگاری گفت یبار دیگه ما خواستگاری اومده بودیم ایشالله که اینبار کسی سنگ جلو پای این دوتا جوون نندازه و بفرستیمشون سر خونه زندگیشون. هرکاری برای دخترم کردم برای دختر شمام میکنم و از این جور حرفا. مامانم گفت دوتا دانشجوان زندگی دانشجویی دارن دیگه تا خودشون سرکار برنو و اینا. پدر شوهرم گفت نه زندگی دانشجویی کجا بود من همه کار براشون میکنم . مهریمم عین دختر خودشون کردن چقدر هم پایین. الان که عقد کردیم امد و رفت میکنم خونشون مسافرت میرم باهاشون. 1 ساله که توی دوران عقدیم. شوهرم و من هردو دانشجوییم نه درامدی نه کاری. پول وام ازدواجمونم ازمون گرفتن خرج کردن  پول تو حیبی قبلا به پسرشون میدادن اونم قطع کردن یه اتاق به من و پسرشون دادن بی پنجره خف. دخترشونو دامادشونو نوشونم کلا خونشونن شب به شب میرن خونه خودشون. پدره برای دخترش خونه خرید الانم خونه روبرویسونو اجاره کردن برای دخترشون. من و شوهرمم 1 تومنم دستمون بیاد ازمون میگیرن میگن نداریم بعدا بهتون میدیم.نه عروسی گرفتن برام نه ماه عسل رفتیم . خیلی احساس اسارت و ظلم میکنم خیلی داغونم راهنماییم کنین چیکار کنم.