چند روز پیش رفته بودیم اتشگاه و از جاده چالوس برگشتیم کرج انقدر جاده چالوس سمت شمال شلوغ بود ماشینا حرکت نمیکردن یعنی انقدر بیشعورررر اونوقت مردم شمال دارن کرونا میگیرن
من سفیرِ صلح درونم،بامن حرف بزن! خداهمیشههه معجزه میکنه همیشه نگاهمون میکنه فقط کافیه ایمان داشته باشی،باورداشته باشی اونوقته که معجزه رو میبینی💕خدایاشکرت
دلت خوشه ها . من جمعه از جلوی بستنی فروشی رد شدم همه تو صف رودوشهم سوار شده بودن.. حالا انگار بستن ...
لب دریا باید بیای ببینی چه خبره
اصلا به کرونا اعتقاد ندارن
«مرد را انسان معنی میکنند و زن را مونث؛ و هرگاه زنی مثل انسانها رفتار کند، میگویند از مذکر تقلید کرده است.» سیمون دوبووار♀️=♂️پاترهد🧙🏻 جان من است او♥️مولانا♥️حامی طبیعت🌱🌍صدای دن رینولدز ریتم ضربان زندگیه🐉I am a Firebreather🔥فدایی قلم به دست یعقوب لیث صفاری، حکیم ابوالقاسم فردوسی، علامه دهخدا و دکتر معین📝«بزار» نه و «بذار» (عکسا رو میگم)❌ مرگ بر هکسره🤬 حمایت از راجعبه_نه راجب_✌🏻
من تو چالوس آتشگاه نمیشناسم احتمالا منظورش دانشگاهه
اها منم ک بچه بودم رفتم چالوس😁
روزی ک رفتم سونو، دکتر ک بهم گفت دخملی،انقد ازخوشحالی جیغ زدم،کم مونده بود ازش کتکرو بخورم،دورسرت بگردم سالم بدنیا بیا،بخاطرت همه ی دردای عالمو تحمل میکنم ک فقط بغلت کنم ،ببوسمت،عطر تنتو باتمام وجود بفرستم تو ریه هام😍😁قربونت بشم نانازم😍🥰🤩😘
به محرم و مناسک مذهبی که میرسن برای من زبونشون باز میشه...
✔️اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ غافلگیر شدیم ...چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.دومین روز بارانی چطور؟پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود.و سومین روز چطور؟گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد.وچند روز پیش را چطور؟به خاطر داری؟که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم...فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو..دکتر علی شریعتی خاک باش! علی ابوتراب است .... هستم؛ به میزان معرفتم به حقیقت... و نیستم به میزان دور بودنم از آن...«اللهم أرح قلبه فهو وقلبه في قلبي.» محبوب من!من با شما حرفهایی دارم که با کلمات نمیشود گفت؛درمانش،دیدار است... 💔! -#بےݩواےحسیݩ دربارهی من: هیچم در این وادی حیران محل سکونت: شهر عمهی سادات( عمهمعصومهسلامالله علیها:)))) علایق: نوشتن برای خودِ مخدوشم، غرقشدن در اعماق کتابی ژرف؛ اگر قرآن و نهجالبلاغه و کتب فلسفی باشد نیکوتر است! به خدا و رسول و اهل بیت و نائب خلیفهاش بر زمین نیز علاقهی فراوانی دارم. موسیقی مورد علاقه: هر سازی که احساسات خوبم را به غلیان آورد ...در گوش برگهای افتاده میخواند؛ نگاهم را از شما بر نمیدارم. که اکنون،زینت زمین شدهاید.خدای مهربان افتادهها! میشود من هم با برگها، بیفتم به پایتان؟ برگرفته از آیهی ۵۹ سورهی انعام گفت: اگر بروم چه؟گفتم: آنگاه تو اولین وطنی هستیکه ساکنانش را ترک میکند!سعید_انصاریان لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍکه ما انسان را در رنج آفریدیم..🌱سوره بلد_آیه ۴ مارا در بازارچه ی رنج می گردانندو هرکس را به اندازه وسع خَریدَش رنج می دهند..!