خیلی اتفاق افتاده معمولا ایشون برای آشتی پیشقدم میشه حتی اگه مقصر من باشم اگه مقصر خودم باشم بیاد آشتی میکنم ولی اگه مقصر خودش باشه وخیلی ناراحت شده باشم بعضی وقتها پس میزنم ولی معمولا آشتی میکنم
اخه دیروز شوهرم اومد خونه بعد قبلش بهم گفته بود ک ماشین رو فروختم و بعد ک اومد پرسیدم برای چی فروختی؟
گفت سین جین میکنی منو؟بعد دعوامون شد اون گفت مال خودمه ب کسی ربط نداره درحالی ک منم طلاهامو بابت خریدش بهش دادم
بله که اشتی می کنم مگه کسی مهم تر از همسرم تو زندگی وجود داره
خار تو چشم من بره تو پای اون نره
تمام زندگیمه
حاضر نیستم یک لحظه ناراحتیش و ببینم حتی تو اوج دعوا دلم براش پر می کشه
من همسرم و از هر چیزی تو این دنیا بیشتر دوست دارم
تاحالا یاد ندازم ازش عذر خواهی کرده باشم نمیتونم هر چند دوستش دارم دو چیز یکی تا حالا عذر خواهی نکردم یکی تا حالا بهش نگفتم دوستت دارم
نه دیکه این مشترکه نباید این حرفو میزد ماه پیش وضع بورس خوب بود همسرم ۱۰۰ میلیون پولمونو داد سهام خرید بعد ماشینشم گذاشت برای فروش طلاهای منم میخواست واقعیتش استخاره کردم بد اومد برای همین نذاشتم نه ماشینشو بفروشه نه طلاهای منو خیلی ناراحت بود اما الان زیرپوستی خوشحاله که اونارم به باد فنا نداده ۱۰۰ میلیونمون شده ۴۰ تومن خوبه ۱ میلیار نداشتیم وگرنه الان سکته کرده بودیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 روز پیش
1 روز پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
