بهونه میخوات واسه قهرمنتظره من برم نازشو بکشم خستم شده از اخلاقش
تازه برم سمتش با زور و اصرار و التماس آشتی میکنه کلی پسم میزنه تا بالاخره آشتیش بدم
نقطه ضعفامو میدونه تو موقع قهر ازشون استفاده میکنه
مثلا من خوشم نمیاد قلیون بکشه اونم نمیکشه تا موقعی که قهر کنیم
منم اکثروقتها به خاطر همین که از نقطه ضعفام استفاده نکنه زودی میرم آشتی ولی واقعا خسته شدم
البته قهر نباشه یه مرد به تمام معنا عالی میشه از هر نظری شده دستم پامو میبوسه هییییچی برام تو زندگی کم نذاشته