اولا انسان باید تا اونجایی که میتونه برای خوشبختی خودش تلاش کنه ولی هدف اصلیش این نباشه صرفا تو این دنیا خوشبخت بشه...
اون دختری که پدرش شکاکه هم میتونه شادی و نشاط خودش رو حفظ کنه ...
دوما این مناظره رو نخوندم مگر حرفای سعدی حجته؟؟!!!
سوما این روایتی که میگه اگر فقر وارد شه ایمان و اخلاق از پنجره میره بیرون٬شما چرا فکر میکنید منظورش از فقرصرفا فقر مادی هستش؟؟!!
منظور از فقر میتونه فقر علمی و فرهنگی هم باشه...
غیر از اینه؟؟!!
چهارما به حرفام ایمان دارم و مطمئنم میشه عملیش کرد تو زندگی..
اونوقت شادی و نشاطی در زندگیت حاکم میشه که هرگز نمیتونی اون رو با میلیاردها پول عوض کنی...
این راه امتحان شدس و نتیجه بخش بوده...