چندماه پیش یه خانومی به مادرم زنگ زد که مزاحم شوهرم شدی شماره ی شما سیو شده و....،منم خونشون بودم فقط منو مامانم بودیم مامانم گفت این چرت وپرتا چیه میگی،قطع کرد دوباره زنگ زد فحش بد داد که اره میدونم باهاتون چیکار کنم و...،منم حسابی عصبانی شدم باخط خودم زنگ زدم بهش اما قبلش صدامونو ضبط میکردم اونم حسابی توهین کرد فحش های ناجور میداد تهمت های افتضاح میزد منم بهش گفتم چند روز دیگه خودتو جدوآبادتو تو دادگاه میبینم سریع به شوهرم گفتمو شکایت کردیم،مدرکم داشتیم هم صدای ضبط شدشو هم پیاماشو،خلاصه اون زنه هم میگفت منم شکایت میکنم چون شوهرم گفته این خانوم خودش به من زنگ میزنه وبهتره نگم چیا گفت دادگاه هم قشنگ آمار پیاماو تماسای خط خودشو شوهرشو و مامانمو دراورد،اخرسر شوهرش اعتراف کرد که که بادوتا زن دیگه در ارتباطه فهمیده که زنش بو برده از اینستا شماره ی مامانمو برداشته اخه مامانم پیجش عمومیه و مزون داره،شماره ی مامانمو جای اون شماره ها گذاشته،ماتهرانیم اونا قزوین بودن،زنه اولش خیلی شیر بود یعنی حالم ازش بهم میخورد اما شوهرم وبابام خوب به حسابشون رسیدن منم گفتم اصلا حق ندارین رضایت بدین خودمم یه طرف ماجرام چون به منم کلی فحش بد داده،امروز پیام داده ببخشید من آبرو دارم تو محل هرروز برام احضاریه میاد و....منم جواب دادم بچرخ تا بچرخیم اون موقع که دهنتو باز میکردی فکر عاقبتش هم بودی من که عمراااا رضایت بدم بهش،منتظرم تادادگاه حکم کنه،یعنی خاک برسر خودشوشوهرش،این زنه انقدر بدبخته که تودادگاه میگفت من خودم میدونم شوهرم بازنای دیگه حرف میزنه ولی این خانوم خودش زنگمیزده