هرچی گفته بهم بخاطر خدا جوابشو نمیدم.بمن میگ ظرف بشور میشورم دعوا راه مینازه ک چرا قاشقو اینوری گذاشتی. ی دعوای گنده پیش بابام میگ بلد نیس ظرف بشوره هیچی بلد نیس فقط بخاطر اینکه این خودشش نمیاد قاشق سرش بالا باشه. بابام میخاد بهم پول بده نمیزاره. پولم نمیرسه نوار...بخرم.بهش میگم نوار بده میگه چرا بمن میگی خجالت نمیکشی.اگ من بخام ظرف بشورم میگم بعد شام زود مسواک بزنم بعد ظرف بشورم ک بعدن تنبلیم نیاد برای مسواک بعد یبار خودش زود ظرفارو شست تا من بیام. بعد ی دعوا راه انداخت ک تو اول مسواک میزنی طولش میدی ک طرف نشوری در صورتی ک گفتم نشوری. تا خودم بیام.میگ چرا اشغالو ریختی حیاط میگم من نریختم میگ چرا جوابمو میدی. دارم گریه میکنم از دست کاراش حقه دفاع از خودمم ندارم