دوم دبیرستان که بودم داشتم از مدرسه میومدم بعد یه جاده بود خیلی شیب داشت و اون طرف چندتا پسر بودن
منم همین جوری که داشتم پشت چشم نازک میکردم یهو پام به جلو لیز خورد با با سن افتادم زمین😂 هیچی دیگه اون پسرا اون طرف از خنده زمینو چنگ میزدن منم همون جا نشسته بودم تا اینکه دوستام اومدن از وسط جاده جمع کردن منو
منم همین جوری تا خود خونه زر زر گریه میکردم 😂😂😂
فکر میکردم زنو مرد هم زمان سرم بزنن زنه حامله میشه😂😂😂
من فکر میکردم زنه جیش مرده رو بخوره لقاح صورت میگیره
خر تر از من ادم پیدا نمیشه
اینم الان یادم اومد اومدم به مادرم بگم به بزرگی خودت نفهمی منو ببخش گفتم به نفهمی خودت بزرگی منو ببخش😎
فکر میکردم گربه های عربستان میگن المیو
چند سال پیش تلوزیون داشت یه فیلم نشون میداد صحنه ای بود ک یه تیر خورد تو کمر بازیگره اومدم بگم واااای تیر خورد تو کمرش گفتم وااای ... خورد تو تمرش !!!
دیگه خودتون ببینید من چه وضعی بودم از خجااااالت
شوهرم رفته بود حمام منم زنگ زدم به برادرشوهرم گفتم برامون خیارشور بخره بیاره(معازش سره کوچمون بود) گفتم همسرم حمامه و اون بخره بیاره گفت باشه، یادم رفت و خودمم رفتم حمام..🤣🙈🙈 آقا یهو یادم افتاد و سریع اومدم بیرون دیدم بدبخت ده دقیقس پشت در واحد مونده گفت کجا بودی منم حواسم نبود گفتم حمام🤪😅🤣 یه نگا بهم کرد غش کرد از خنده گفت خاااک توسرت خدافظ😂😂😂😂
من زن همسایمون چهارپایه امون رو آورد
تند تند میگفتم مرسی ممنون دستتون درد نکنه🥴انگار مال اونا بود
