یک ساله که عروسی کردم و برخلاف خیلی از تازه عروس ها ک اول زندگی خوش و خرم هستن من اصلا دلم خوش نشد چون همش جر و بحث و دعوا و ناسازگاری بود این مشکلات از همون دوران نامزدی تا ب الان ادامه داره و فقط هم بخاطر اخلاق های شوهرمه یکی از مهم تریناش ک خیلی اذیتم میکنه اینه که اصلا اهل رفت و نیست و هیچ جا نمیاد و برعکس خودم عاشق مهمونی هستم خونه بابام هم نمیاد کلا همه جا خودم باید تنهایی برم خیلی ناراحتم و غصه میخورم اصلا برام ارزش قائل نیست مثلا برای عروسیمون اصلا نظر من براش مهم نبود فقط کار خودشو میکرد برای خرید وسایل خونه فرش خرید لباس ارایشگاه اصلا ب میل من نبود و مجبور بودم ب خواسته های اون تن بدم خلاصه که با دل خون عروسی کردم ی نمونه دیگه اینکه برای عقد شرط گذاشته بود یا باید مهریه رو کم کنم یا جدا بشیم ک چون دوسش داشتم قید مهریه رو زدم.. اصلا حال روحی خوبی ندارم انگیزه ندارم خستم از همه چی اخه ی ادم چقد میتونه بدبخت باشه ک من هستم توروخدا کمکم کنین چکار کنم