2726

امید یکی از اعضای خانواده ماست🌿🌹🌿🌹🌹🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌹🌿


پروانه ودیعی یکی از کسانی است که با کبد اهدایی شهید امید عباسی زندگی می‌کند. ودیعی اصالتا از عرب زبان‌های خوزستانی است و به سختی می‌تواند فارسی صحبت کند. به جای او دخترش افسانه هم‌کلام ما می‌شود تا از احساس مادرش در این‌باره و آنچه طی این چند‌ماه بر خانواده او گذشته است، بگوید.


از لحظه‌ای که مادرتان در جشن نفس با مادر امید روبه‌رو شد بگویید.


وقتی قرار شد برای شرکت در جشن نفس به تهران برویم، مادرم استرس زیادی داشت. نمی‌دانست چطور باید با خانواده شهید عباسی روبه‌رو شود. نمی‌دانست باید به یک مادر داغدار چه بگوید، اما از طرفی مصر بود که حتما این ملاقات انجام شود تا بتواند از این خانواده قدردانی کند. با اینکه مسافرت بعد از عمل پیوند برای مادر سخت و مضر بود اما ما برای دیدن خانواده شهید عباسی به تهران رفتیم و مادرم توانست این خانواده فداکار را از نزدیک ببیند. حسی که مادرم و مادر امید در آن لحظه داشتند در کلمات نمی‌گنجد. لحظه سختی بود اما مادر من بعد از آن آرامش خاصی پیدا کرد. به هر حال آدم باید روح بزرگی داشته باشد که بتواند قسمتی از بدن عزیزش را اهدا کند. امید حالا یکی از اعضای خانواده ماست و ما قدردان خانواده او هستیم و می‌دانیم که هیچ طور نمی‌شود فداکاری آنها را جبران کرد. بعد از اینکه از تهران به شیراز برگشتیم، مادرم عکس امید را به دیوار اتاق زد که یادش همیشه در خانه ما زنده باشد.



🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧

اقوام و آشنایانی که به خانه‌تان می‌آیند تا به حال درباره عکس شهید عباسی سؤال کرده‌اند؟


بله و اگر کسی هم چیزی نپرسد، مادر خودش با افتخار ماجرا را برای دوستان و آشنایان تعریف می‌کند. به هر حال افتخار بزرگی نصیب ما شده که عضوی از بدن یک شهید به مادر ما اهدا شده است.


الان هم با خانواده عباسی در تماس هستید؟


متأسفانه نه. راستش ما شماره تماسی از خانواده عباسی نداریم و بیشتر برای اینکه آنها اذیت نشوند پیگیر پیدا کردن شماره‌شان هم نشدیم اما مادرم خیلی دوست دارد که با آنها در تماس باشیم و از حالشان جویا شویم. به هر حال من یک برادر 21ساله و جوان دارم و می‌دانم که مادرم به خوبی حال مادر امید را درک می‌کند. همین حالا هم که شما تماس گرفتید و صحبت این خانواده است، مادرم بغض کرده و توان حرف زدن ندارد. هر بار که حرف امید می‌شود، مادرم بسیار متاثر می‌شود



🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بعد از پیوند عضو، گاهی پیش می‌آید که به‌اصطلاح عضو پیوندی پس می‌زند. مادر شما که مشکلی از این نظر نداشت؟


خدا را شکر عمل پیوند مادرم به خوبی انجام شد و حالا او هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی در وضع خوبی قرار دارد. قبل از عمل حال مادرم خیلی وخیم بود و ما هیچ امیدی نداشتیم اما از برکت وجود شهید عباسی، بعد از عمل حال مادر روزبه‌روز بهتر می‌شود و تا به امروز مشکلی نداشته است و این اهدای عضو به قول مادرم برای ما یک معجزه بود



🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧

به همه ما درس اخلاق داد


امیر‌حسین خلج همان آتش‌نشانی است که در روز حادثه آتش‌سوزی در شهرک شهید باقری با نیروهای ایستگاه100 برای مهار آتش اعزام می‌شود. او امید عباسی را که روی زمین افتاده بوده، می‌بیند و به کمک همکارانش به بیرون ساختمان منتقل می‌کند.


خلج از آن روز به‌عنوان تلخ‌ترین روز کاری‌اش در آتش‌نشانی یاد می‌کند و می‌گوید: «محل حادثه، بزرگراه همت غرب، شهرک شهید باقری بود. طبقه دهم یک ساختمان 10 طبقه در آتش می‌سوخت و دود غلیظ سیاهی از پنجره‌ها بیرون می‌زد. من و همکارانم فورا دست به‌کار شدیم و همراه تجهیزات، پله‌ها را بالا رفتیم».


درحالی‌که شدت حرارت ناشی از آتش بیشتر و بیشتر می‌شد و دود همه‌جا را گرفته بوده چشم امیر حسین خلج به امید می‌افتد؛ «دیدم شهید عباسی افتاده روی پله‌ها. فریاد زدم و همکارانم را خبر کردم. خواستم ماسک اکسیژن را بدهم امید که خودم از حال رفتم. در بیمارستان به هوش آمدم و حال امید را پرسیدم که گفتند در کماست و 2روز بعد هم شهید شد. آن زمان من تازه 9 ماه بود که آتش‌نشان شده بودم و 3-2ماهی بود که بعد از گذراندن دوره آموزشی آمده بودم در ایستگاه و درک این اتفاق برایم خیلی سخت بود».



🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧
2728
سلام عزیزم چه متن زیبایی درود بر شما 🌹🌿

سلام خواهر شیرینم صبحتون  روشن ازنور الهی فدای مهربونی بی نهایتتون  عزیزم خدااجرتون بده که  روز ما رو گره  میزنید به نور شهدا

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.....
سلام خواهر شیرینم صبحتون  روشن ازنور الهی فدای مهربونی بی نهایتتون  عزیزم خدااجرتون بده که ...

ممنون عزیزم . لطف حضور دوستان عزیز هست 🙏🌹🌹💐💐💐

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧

از خلج می‌پرسیم امید که می‌دانست با این حجم دود و آتش امکان نجات آن دختربچه کم است و شاید زندگی خودش به خطر بیفتد، چرا به دل آتش‌زد؟ او پاسخی می‌دهد که همه‌‌چیز را روشن می‌کند؛ «بعضی وقت‌ها انسان در شرایطی قرار می‌گیرد که طرف مقابل را با خانواده خودش مقایسه و فکر می‌کند اعضای خانواده‌اش در محاصره آتش قرار گرفته‌اند و اگر هرکدام از بچه‌های آتش‌نشانی هم در این موقعیت قرار می‌گرفتند کار امید را انجام می‌دادند. او به همه ما درس اخلاق داد. شما ببینید پدر و مادر اگر شنا هم بلد نباشند وقتی بچه‌شان در حال غرق شدن باشد دل به دریا می‌زنند. شهید عباسی هم همین کار را کرد چون آن دختر بچه را دختر خودش می‌دانست. او به قیمت جانش آن دختر بچه را نجات و سالم تحویل مادرش داد». خلج از امیدهایی هم می‌گوید که کمتر نامی از آنها شنیده می‌شود اما هیچ‌گاه از ارزش کار آنها کم‌نمی‌شود؛ «نه فقط شهید عباسی که تمام شهیدان آتش‌نشانی برای ما الگو هستند. آن کسی که وارد کار آتش‌نشانی می‌شود می‌داند با خطرهای متعددی سر و کار دارد».

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧


به گزارش فارس، به نقل از پایگاه خبری 125، در پی بروز آتش سوزی یکی از واحدهای مسکونی طبقه دهم یک ساختمان 10 طبقه واقع در غرب بزرگراه همت، شهرک شهید باقری، مجتمع مسکونی زیتون، دو آتش نشان بعد از نجات جان یک مادر و دو فرزندش که در آتش گرفتار بودند، به دلیل دودزدگی و حرارت بالا در وضعیت وخیمی قرار می‌گیرند و به علت شدت مصدومیت به بیمارستان منتقل شدند.

 با اعلام مرگ مغزی امید عباسی آتش‌نشان فداکار، خانواده وی رضایت خود را برای اهدای اعضای بدن وی به بیماران نیازمند اعلام کردند.

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧

🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹

 این آتش‌نشان 35 ساله با عنوان فرمانده ایستگاه 68 آتش نشانی از سال 1379 پس از گذراندن دوره‌های آموزشی به استخدام سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران درآمد و با از خود گذشتگی و فداکاری برای نجات جان همنوعان خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و رشادت و ایثارآتش نشانان را بار دیگر به تصویر کشید.

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧


امید عباسی، آتش‌نشان 35 ساله‌ در سال 79 به استخدام سازمان آتش‌نشانی پایتخت درآمد و سابقه فعالیت در ایستگاه‌های 23 مجیدیه، 74 کوهسار، 85 جیحون و 68 شهید باقری دارد.


وی به مدت سه سال فرمانده ایستگاه 68 آتش‌نشانی بود، ظهر روز سه‌شنبه زمانی که برای اطفای حریق در طبقه دهم یک ساختمان مسکونی به این محل رفت، با دختربچه‌ای 9 ساله به نام «ریحانه» روبه رو شد که قصد داشت از ترس آتش خود را از طبقه دهم ساختمان به بیرون پرتاب کند که این آتش‌نشان با مشاهده این صحنه به سمت این دختربچه رفت و پس از قراردادن ماسک اکسیژنش روی صورت ریحانه، وی را برای انتفال به محل امن به همکارش تحویل داد و درحالی که خود مشغول عملیات اطفای حریق بود، ناگهان بالا رفتن حرارت و دودزدگی سبب مصدومیت شدیدش شد.




🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧

آتش‌نشانان، امید را به بیمارستان پیامبران منتقل کردند، اما پس از گذشت کمتر از 24 ساعت از پذیرش وی در این بیمارستان، تیم پزشکی مرگ مغزی عامل نجات دختربچه 9 ساله از مرگ حتمی را تایید کرد و پس از آن اقدامات برای اهدای اعضای بدن وی که خود نیز پیش از آن با ثبت‌نام و دریافت کارت اهدای عضو آمادگی‌اش را برای زندگی بخشی به دیگران اعلام کرده بود، آغاز شد.


«ریحانه»نجات‌یافته توسط شهید عباسی


با انتقال «امیدعباسی» به بیمارستان مسیح دانشوری و انجام معاینات و تشکیل کمیسیون پزشکی، بدن این آتش‌نشان در حوالی ساعت 15 روز پنجشنبه به اتاق عمل منتقل و کبد و دو کلیه وی برای اهدا به بیماران نیازمند از بدن وی خارج شد.



🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧

دیدار ریحانه با خانواده ناجی‌اش


شاید آن روز که ریحانه، محبوس در خانه‌شان شعله‌های آتش را درمقابل خود می‌دید، گمان نمی‌کرد دقایقی بعد امیدی فرابرسد و با کنارزدن آتش، وی را از مرگ حتمی نجات دهد، اما «امید عباسی» با آمدنش نه تنها وی را نجات داد که به سه تن دیگر نیز زندگی بخشید و حالا چهار روز بعد، عصرروزشنبه است که آپارتمان امید و همسرش که در سال 86 با وی ازدواج کرد در کوچه‌ای بن‌بست حوالی شهران، میزبان ریحانه و خانواده‌اش می‌شود.


پدرریحانه که چشمانش از عذاب وجدان حکایت می‌کند به همراه دخترش وارد خانه می‌شود؛ طوری که انگار منتظر عکس‌العمل تندی باشد شروع به صحبت با خانواده امید می‌کند که صحبت‌های پدر امید دیدگاهش را تغییر می‌دهد، وی با روحیه‌ای مضاعف از شهادت فرزندش می‌گوید و ریحانه را در آغوش می‌گیرد. پس از دیدار ریحانه با خانواده آتش‌نشان فداکار تهرانی در حالی که شایعاتی از احتمال حضور رییس جمهور و شهردار تهران در خانه «امید» شنیده می‌شود، دوستان وهمکاران امید در مسیر حرکت به ایستگاه 68 آتَش‌نشانی تهران خاطراتی از وی را بازگو می‌کنند.



🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧


ماجرای سید شدن امید عباسی

یکی از همکاران امید که سابقه آشنایی و دوستی طولانی با وی دارد در حالی که هنوز شهادتش را باور نکرده خاطره‌ای از ماجرای سید شدن امید تعریف می‌کند و می‌گوید: سال 82 بود که امید هنگام عملیات از ارتفاع به پایین پرتاب شد و هر دو دستش آسیب دید، بطوری که به توصیه پزشک مجبور شد 40 روزی دستانش را آتل ببندد که از همان موقع بخاطر سبزبودن پوشش آتل میان برخی از دوستان و همکارانش به «سید امید» معروف شد و تا روز شهادتش نیز از سوی آنان با همین عنوان خطاب می‌شد.

ماجرای جشن‌عروسی، مهارت رانندگی‌اش در جاده امامزاده داوود، ملاقات روزانه با پدر و ... خاطرات دیگریست که دوستانش از وی نقل کردند. ایستگاه 68، فضای سنگینی دارد و حتی رنگ‌قرمز ماشین‌های آماده باش هم به تیرگی می‌زند، اطراف ایستگاه با پارچه‌ها و بنرهای مشکی رنگ تزئین شده و همکاران امید مشغول هماهنگی مراسم تشییع هستند.



🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧
ممنون عزیزم . لطف حضور دوستان عزیز هست 🙏🌹🌹💐💐💐

فقط  شرمنده  که زود پست گذاشتم اخه الان همسرم میره سرکار نت  ندارم به  نت ایشون  وصلم 😌😌😌😌😚😚

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.....


شرح آخرین روز و آخرین کارهای امید را از یکی دیگر از دوستانش می‌پرسم که وی می‌گوید: صبح چند کار از امید خواستم که انجام داد، البته هیچ‌وقت به من «نه» نمی‌گفت و همیشه خواسته‌هایم را با چشم گفتن جواب می‌داد.

وی درباره آخرین ارتباطش با امید هم به ایسنا گفت: حوالی ظهر سه‌شنبه برای کاری به دریاچه شهدای خلیج‌فارس رفتم که از طریق بی‌سیم متوجه حریق ساختمانی در شهرک باقری شدم و زمانی که به محل رسیدم امید به بالا رفته بود ....


🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730