بچه ها خیلی درکشون بالاست،دیشب پسرم چهارسالشه بهش گفتم تو بهترین بابای دنیا رو داری،(البته قطب مثبتم فعال بود)😬گفت اگه خوبه چرا باهاش دعوا میکنی😶😶
دخترت بزرگ بشه میشه یکی مث که کل زندگیمو با ترس و کابوس و استرس گذروندم تاپیک یکی مونده به اخرمو بخون ببین اینده دخترت چجوری میشه
والله چی بگم بابای من اهل فحش دادن نیس ولی اخلاقش بده
منم از بچگی سرخورده میشدم از دستش
ببین شوهر من روزای جمعه مثلا از صبح که پامیشه جرو بحث میکنه تا شب نمیگم من آدم خوبیم ولی منم دیوونه میشم از صبحونه خوردن گیر میده تا همه چی بعدم خسیسه پول آرایشگاه اینا نمیده عید به عید یه لباس میخره به زور یارانه رو از دستش گرفتم کل خرج لباس تو خونه ای بچه ها و خودم با همونه تازه میگه چرا میخری زیاده و فلان و یه چیزی ام ازم میگیره از این پول سر ظرف شستن اسباب بازی ریختن بچه ها تمیزکاری و ال و بل یه داستانی درست میکنه توقع داره من همش در حال بشور بساب و جمع و جور باشم خلاصه گیر میده فقط و زخم زبون میزنه تو بهترین حالت زیر لب فحش میده بی خودی
خب بزرگه دیگه. ببین من و شوهرمم اصلا تفاهم نداشتیم و نداریم. ولی وقتی ناخواسته باردار شدم بهش گفتم اگر به این دعواها ادلمه بدی بچمو میگیرم و میرم. گفت بچه نمیدم بهت گفتم خب باشه تو بگیرش ولی من طلاق میگیرم. بچه باید تو خونه آروم و با عشق زندگی کنه تا عزت نفس داشته باشه و روحش آرام باشه. باورت نمیشه دوران بارداریم شوهرم یه گوشی برای جاریم خرید ولی یه شلوار گشاد ۲۰ تومنی برای من نخرید.
اما دوشب پیش من دستمزدمو از شاگردم گرفتم رفتم بیرون برای خودم کیف و کفش بخرم شوهرم گفت برای منم کفش میخری؟ کفش پاره بود. گفتم آره میخرم چرا نخرم؟
بعد تو دلم گفتم
نیش عقرب نه از ره کین است
اقتضای طبیعتش این است
من برای مهربانی کردن آفریده شدم و اون برای نیش زدن. پس در ازای محبتت برای همچین موجودی توقعی ازش نداشته باش. بی دریغ بهش محبت کن. محبت سنگ رو آب میکنه. این که انسانه.
شوهرم تو خونه ی بی عشق و ادب بزرگ شد و مادرش واقعا اخلاق بدی داره هیشکی دوسش نداره.
ببین بچه باید تو محیط اروم بزرگ بشه.
توخیلی اشتباه میکنی میگی جدا شو چکاره ای که نسخه جدایی میپیچی، اوهر زنذگی مشکلاتی هست که با صحبت کردن، مشاوره رفتن، ریش سفیدی، کوتاه آمدن حل میشه زنذگیش خراب بشه، بچه هاش بی مادر بشن برن زیر دست نامادری بخاطری که شوهرش اعصاب نداره وسروصدا ودعوا میکنه آیا این نسخه را برای خودت وخونواده خودت هم میپیچی؟
خدانکه گلم
مامانمم یه لجبازیه که دومی نداره دوتا ادم که به فکر بچه هاشون نیستن و فقط به خودشون فکر میکنن و اینکه بچه هاش ذره ذره اب میشن براشون اهمیت نداره چون اصلا متوجهش نیستن حتی تاپیک اخرمم بخاطر همین جر و بحثا بود.توروخدا هرکار میخواید بکنید ولی جلو بچه دعوا نه،خیلی داغون میشه ادم خیلی..مخصوصا دخترا
عزیزم من‌مشاوره رفتم همه کاری کردم مشکل شوهرم لاینحله لذت میبره از آزار دادن دیگران از اشک دیگرانو درآوردن مشکلش حاد تر از این حرفاس بخدا کل خانوادش پشت منن ولی حریفش نمیشن خودم دیگه حس میکنم جدایی فقط مونده آخر این زندگی منتها نمیتونم بچه هامو با این بابای روانی بذارم و برم اگه جدا بشم میبرمشون من باید کوچیکتر بودن بچه هام جدا میشدن منتها خانوادم نذاشتن شوهرم داره روز به روز بدتر میده حتی بچه های فامیلو آزار میده با زبونش نمیدونی هق هق چند تا بچه رو درآورده تا حالا
یاد گرفتین بجای حل مسئله صورت مسئله پاک کنین😏
عزیزم، خواهرم شاید مشکل روانی داره ببرید پیش روانپزشک بالاخره یه درمانی براش پیدا میشه، ولی بچه هاتو ول کنی برن زیر دست نامادری یا بقول خودت پدر روانی و طلاق بگیری شاید خودت راحت بشی ولیبچه هات بیشتر آسیب میبینن ازطرفی وضعیت زنذگی سخت شده یه زن تنها چطوری میخواد زندگیشو بچرخونه و احساس امنیت کنه تو اجتماعی که گرگهایی تو کمین هستن
من میگم تو راست میگی من شخصیتمو نمیتونم تغییر بدم براش من آرتریت دارم بیست چاری نمیتونمسر پا باشم شوهرم درک نمیکنه امروز میگه باشه فردا دوباره همون آدمه حتی مشاورم بهش گفت کل مشکلات زندگی بخاطر توعه چقدرهمسرت کوتاه اومده اینو هیچ مشاوری نمیگه که زندگی بهم نخوره شوهرم قبول کرد ولی ازمشاوره اومدیم بیرون شب میخوابید صبح برمیگشت به تنظیمات کارخانه ببین حتی داداشش به من گفت تو مخت فولادیه تونستی با این بمونی کل خانواده و فامیل با این داشتان دارن حتی حرمت پدر وعمو دایی و بابابزرگشم نگه نداشته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
