به نام خالق عشق
من قلب❤مو ضامن این تایپیک میکنم
لطفا راهنماییم کنید دوستان ، دختر خاله من عاشق یه پسری شده بود و برای اینکه اونو دوست داشت شیش ماه خاستارشو که خیلی پسر خوبی بود و شرایطش از همه نظر اوکی بود رو منتظر نگه داشت من یه بار ازش پرسیدم چرا جواب خاستگارتو نمیدی چرا دو دلی پای یکی دیگه درمیونه که اونم گف آره و یه پسری رو دوست دارم دختر خالمم چون قد بلنده و قدش 180 پسر قد بلند خیلی دوست داشت و اینم قد بلند بود ولی خاستگارش هم قد خودش ، منم گفتم خب چرا بهش نمیگی دوست دارم و اینا و گفت نمیتونم منم گفتم خب بزار من بیام بگم خلاصه باب آشناییت من با دوستای دختر خالم باز شد و رفتم تو اکیپشون ولی بعدش دختر خالم نزاشت به پسره بگم و با اینکه دو دل بود حتی تا شب عقدش واسه یه عشق یه طرفه ولی بلاخره عقد کرد با خاستگارش و الان حدودم چهار ماه از عقدش میگذره ،البته بگم که اون پسر قبلا یه بار به دختر خالم یه حرفی درمورد ازدواج زده بوده ولی دختر خالم بیخیال شده و دو سال بعد عاشق پسره شده که پسرم دیگه حرفی نمیزده و به نحوی یادشم نبوده ولی حالا اون پسر از من خوشش اومده و خب درسته هیچ نظری رو دختر خالم نداره و اینکه ما برای اینکه اول شک نکنن حتی به عنوان دوست دختر خالم رفتم ولی خب دختر خالم اگه بفهمه چی میشه ؟؟ خدا شاهده من تا وقتی پسره بهم براز علاقه نکرد هیچ حسی بهش نداشتم و مثل دوست بودیم همگی حتی سعی میکردم ازش بدم بیاد که یه وقت علاقه ای ایجاد نشه ولی الان چیکار کنم ، میدونم دختر خالم هنوزم روش غیرت داره و میدونم که پسره خیلی دوستم داره و نیتش پاکه ، چیکار کنم ؟؟؟؟😢