من خداروشکر تا حالا چنین چیزی برام اتفاق نیفتاده و بجه هم ندارم که بتونم درک کنم. اما من خودم رو هیچوقت با خانواده شوهرم نمیگیرم و اگر از یه چیزی خیلی ناراحت بشم به روی خودم نمیارم میذارم کارشونو بکنن و بعدش میام خونم تا یه مدت طولانی نمیرم خونشون تا بفهمن از خودشون شوهرمم شیر فهم میکنم تا اگر چیزی گفتن مث ماست نگاه نکنه