روزها هفته ها ماه ها و سالها رد میشن اما حسرت موند به دلم یه بار شوهرم به من پیام بده یه بار یه زنگی بزنه و کارش پشت تلفن این باشه که دلم برات تنگ شده اگه اگه اگه زنگ بزنه کارش اینه که بچه غذا خورد؟و امثالهم...
عین همه ی زن و شوهرا که به هم پیامک میدن برای هم حرفای عاشقانه میزنن...منم دوست دارم...
نهاااااایت محبت کلامی که من از شوهرم شنیدم این بود که زایمان کرده بودم حالمم خیلی خیلی بد بود اومد اتاق گفت چه خبر؟
همین...
من پیام میدم
سلام عزیزم
خوبی
همسر عزیزم دلم برات تنگ شده و
...
....
...منتظر هیچی نباید بمونم تا قیام قیامتم صبر کنم خبری از جواب پیامک نیست...حتی اگه پیام بدم من مردم من الان تو سردخونه ام بازم جوابی نیست....
که نیست
که نیست
به جهنم ولی دیگه دلم نمیخواد عمرمو حروم این آدم کنم بسه دیگه....
خیلی کار میکنه خیلی چشم پاکه خیلی کمکم میکنه تو بچه داری و...ولی دیگه اینا برای اهمیتی نداره
شما جای من بودین چیکار میکردین