اسم مامانتونو چی سیو کردین؟+شات

مدیر استارتر

عضویت: 1399/06/10

تعداد پست: 2869

هرکی بگه اسم مامانشو چی سیو کرد با شات قبوله هاااا

پیشاپیش یه صلوات واس همه مادرای آسمونیم میفرستم🖤❤️

من تا مهربانی بیشتر نخوانده ام🥀 سابقه پنج بار تعلیقی😕اگه با نظرم مخالفی یه نفس عمیق بکش بعد تایپ کن منم جواب دندون شکن دارم اما میترسم جای دندون ،دل بشکنه پس جواب نمیدم🙏🏻💙

1399/06/28

18:23

10 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

حنا_بانو۸۱

عضویت: 1398/12/23

تعداد پست: 8108

Maman

أحب نفسي في أي إصدار

1399/06/28

18:24

2 نفر لایک کرده اند ...

شکیلاشکلات۷۶

مدیر استارتر

عضویت: 1399/06/10

تعداد پست: 2869

خودم😍❤️

1399/06/28

18:24

2 نفر لایک کرده اند ...

مامان ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

متولد_بهمن

عضویت: 1397/09/20

تعداد پست: 19063

ندارم😔

آرزو میکنم اون مشکلی که راجبش نمیتونین با هیچکس صحبت کنین حل‌شه :)

1399/06/28

18:24

4 نفر لایک کرده اند ...

معصومه271

عضویت: 1397/09/08

تعداد پست: 20993

مامان

1399/06/28

18:24

1 نفر لایک کرده اند ...

نازیلاجان

عضویت: 1398/06/15

تعداد پست: 3595

1399/06/28

18:24

0 نفر لایک کرده اند ...

متولد75

عضویت: 1399/04/01

تعداد پست: 5622

😍نفسم😍

(من اگر نیکم وگر بد، تو برو خود را باش)

1399/06/28

18:24

1 نفر لایک کرده اند ...

nabat77

عضویت: 1399/04/01

تعداد پست: 8980

Mom

1399/06/28

18:25

1 نفر لایک کرده اند ...

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16131

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/06/28

18:25

1 نفر لایک کرده اند ...