سلام خانوما
من چند ماه دیگه عروسیمه و خونمون طبقه بالای خونه مادرشوهرم هست.دیشب به خواهر شوهرم میگفتم من اگه یه روز پسرمو(شوهرم)رو نبینم دق میکنم.یا هر شب من میرم بالا یا اون باید بیاد پایین ببینمش😢درسته مادره و دلش برای پسرش تنگ میشه اما اون دیگه باید بدونه که پسرش مستقل شده و این کار درست نیست
بنظرتون باید چیکار کنم که بهش بفهمونم که اینجوری نمیشه؟!
حالا یچی گفته
خب الان که نزدیکین شوهرت یه سر بزنه چی میشه
فقط شوهرت باید مدیریت کنه،اگه اون نخواد کاری از پیش نمیبری
مااااادره ۵دیقه ک میتونه بره پیش مامانش؟
بنظرم شما فعلا دخالت نکن چیزی نشده
ولش کن یچیزی گفته اوند بالا کم محلی کن کم کم پاشو میبره
دیگ ارامش نداری از دستش
با مادرشوهر زندگی کردن اشتباهه تو نخوای هم در روز همو میبینین
یعنی تو ی ساختمون باشید مادرشوهر حق نداره ده دقیقه پسرش ببینه؟؟وای چه عروسایی هستید شماها
دیگه وقتی همسایه ای یه روز دیدن پیش میاد بخوای نخوا
بخواد نخواد میبینه دیگه راه دورکه نیستین
خب شوهرت رو بگو در حد يربع هم هست بهشون سر بزنه چى ميشه مگه
ببین منم شرایط شمارو دارم شوهرم هر شب از کارش که میاد میره بالا یه سلام و علیک سرپایی میکنه میاد خونه یا چن وقت یکبار بعد شام باهم یا خودش تنها میره
خب مام همینطوریم هرشب درحدده دیقه یه چایی خوردن میریم پایین چی نیشه مگع سختش نکن.یامثلن شوهرم اومدنی خونه ازدم دریه سرمیزنه بشون میاد
وقتی پیش مادر شوهری یعنی اینکه همیشه همو میبینید
حالا روزی نیم ساعت پایین باشه چیزی میشه؟؟؟؟؟
تو یه خونه بودن این دردسرارو داره
