setiyammmmm مدیر استارتر عضویت: 1399/02/31 تعداد پست: 952 عنوان خاطره زایمان من 4790 بازدید | 203 پست من ۴۲ هفته بودم دردم نگرفته بود بعد ازیه طرفم توشهرماخیلی سخت سزمیکنن ینی حتما بایددرشرف مرگ باشی تاسزکنن دکترمیگفت ممکنه مدفعوشوبخوره معاینم کردیه سانت بازشده بود گفتن فردابیاواسه زایمان طبیعی اینم بگم من اصلا چاق نشده بودم توبارداری یکم شکم دراورده بودم فقط ک بعد زایمان ب حالت اولش برگشت شاید۵۰درصداینکه باردارشدم بخاطراین بودک چاق شم ک متاسفانه نشدم تاهفت ماهگی معلوم نبودحاملم توبارداریمم ونواع واقسام میوه هاروخوردم ی روزایی بود فقط میوه میخوردم ب جای غذا سوره یوسف واناروزیارت عاشورارم ارروزمیخوندم برازیبایی بچم دیگه شب شوهرم منوبردبیرون باهم غذاخوردیم وخابیدیم البته من تاصب چش روهم نراشتم استرس داشتم 9/9/99بهترین اتفاق زندگیم خاهدافتادمن شک ندارم ❤❤❤❤❤ 1399/06/27 | 09:14 8 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
setiyammmmm مدیر استارتر عضویت: 1399/02/31 تعداد پست: 952 دیگه باشوهرم فرداش رفتبم پرونده تشکیل دادیم گفت برونهاربخوربعدبیا رفتیم خونه مادرشوهرم مادرشوهرم جوجه درست کردبیخبرازاینکه من متنفرم من چیزی نگفتم ونهارنخوردم وهمونجورگرسنه رفتم بیمارستان 9/9/99بهترین اتفاق زندگیم خاهدافتادمن شک ندارم ❤❤❤❤❤
دخترک_آسمان۲ عضویت: 1399/03/12 تعداد پست: 4087 دیگه باشوهرم فرداش رفتبم پرونده تشکیل دادیم گفت برونهاربخوربعدبیا رفتیم خونه مادرشوهرم مادرشوهرم جوج ... خب من بهترینم...😍
sooooor عضویت: 1398/09/18 تعداد پست: 8402 دیگه باشوهرم فرداش رفتبم پرونده تشکیل دادیم گفت برونهاربخوربعدبیا رفتیم خونه مادرشوهرم مادرشوهرم جوج ... بقیشو بگو خدایا شکرت که یه نی نی از بهشت بهم دادی 💗💗💗
setiyammmmm مدیر استارتر عضویت: 1399/02/31 تعداد پست: 952 مادرشوهرم وهمسرم منوبردن سپردن دست پرستارا دیگه درازکشیدم وامپول فشارزدن اون روز چندنفردیگم زایمان کردن بعضیاشون عین خیالشون نبود ولی بعضیاواقعا دردداشتن منم فقط صلوات میفرستادم دیگه شب شدمادرشوهرم کباب اورد بهم دادوقتی دیدرنگم پریده منوبغل کردوگریه کرد 9/9/99بهترین اتفاق زندگیم خاهدافتادمن شک ندارم ❤❤❤❤❤
setiyammmmm مدیر استارتر عضویت: 1399/02/31 تعداد پست: 952 فکر کنم کسی نیست نگه دیگه اشکال نداره من میگم ی نفرم استفاده کنه کافیه برامن 9/9/99بهترین اتفاق زندگیم خاهدافتادمن شک ندارم ❤❤❤❤❤
دخترک_آسمان۲ عضویت: 1399/03/12 تعداد پست: 4087 مادرشوهرم وهمسرم منوبردن سپردن دست پرستارا دیگه درازکشیدم وامپول فشارزدن اون روز چندنفردیگم زا ... عجب مادر شوهری 😍 من بهترینم...😍
setiyammmmm مدیر استارتر عضویت: 1399/02/31 تعداد پست: 952 ساعت ۱۲شب دردام شدیدشدن همون موقع ی زنی اومده بود کیسه ابش پاره شده بود یساعته زایمان کرد یکی ازپرستارا گفت دخترم دیگه مادرتوبفرس بره گناه داره پیرزن هرکارمیکنیم نمیره کاری ازدستش برنمیاد باورنمیکردن مادرشوهرم باشه 9/9/99بهترین اتفاق زندگیم خاهدافتادمن شک ندارم ❤❤❤❤❤
razigol عضویت: 1398/06/03 تعداد پست: 2871 اشکال نداره من میگم ی نفرم استفاده کنه کافیه برامن اره من هستم😊 خوش اومدی آوای مامان😘😍
sooooor عضویت: 1398/09/18 تعداد پست: 8402 ساعت ۱۲شب دردام شدیدشدن همون موقع ی زنی اومده بود کیسه ابش پاره شده بود یساعته زایمان کرد یکی ازپرست ... ایول بابا چ مادرشوهر خوبی خدایا شکرت که یه نی نی از بهشت بهم دادی 💗💗💗
مارال۷۲ عضویت: 1398/03/07 تعداد پست: 5611 من اگه زایمان طبیعی بکنم بعدش یه عمل مقعدم باید بکنمای خدا چکار کنم 😐 خدایا واسه همه بهترینارو جفت و جور کن