باسلام..
برای بچه های تازه وارد👇👇
ساحل،31 سال، 20ماه اقدام، باور کنین من اصلن به ذخیره و این اعداد فک نمیکردم..فقط میدونستم که باید تلاش کنم و ایمان داشتم که میشه و مشکلی ندارم..و این اعداد یادم نیس درست.و اصلن بهشون فک نمیکردم...فک کنم ال اچم 2بود و اف اس اچم اگه اشتباه نکنم 6بود..دقیق یادم نیس.. عوامل موثر برای بارداری توکل،نذر ونیاز،نماز و قرآن،ذکر ربی لاتذرنی فردا و انت خیرالوارثین توی قنوت نمازا، ایمان قلبی به مادر شدن و اینکه واقعن خدا براش کاری نداره،و لذت بردن از رابطه ها خیلی تاثیر داره...
راستش من چندین دوره لتروزول و کلو اینا خوردم..دیدم نشد رفتم پیش به دکتر مثلن بهتر....که آزهای هورمونی رو برام نوشت که کاش هیچ دکتری اینارو ننویسه..چون روحیه آدمو خراب میکنه...که گفت شما باید بری دکتر نازایی..یه معرفی نامه داد برای دکتر فوق نازایی..منم رفتم..با گریه و ناراحتی و کلی اعصاب خوردی...که واقعن چرت محض بود....تااینکه این دکتر بقال یسری آمپولای هورمونی داد فک کنم 20یا30تایی شد...هر روز میزدم و آز و سونو..و همش میگفت..نه تخمکای تو اصلن به درد نمیخوره و مثل زنای 40..50 ساله میمونه..منم هر روز داغون میشدم باحرفاش...تااینکه آمپولا تموم شد و منم باردار نشدم...سری بعد رفتم پیشش گفت دیگه دارو نمیدم..چون باردار نمیشی..باید بیای ای وی اف...نوبت ای وی اف بهت بدم..منم داغون شدم...همونجا توی دلم گفتم غلط کردی من طبیعی باردار میشم...و دیگه هیچ دکتری نرفتم...
و واقعن چون میخاستم طبیعی باردار بشم..فقط دنبال دکتری بودم که مخالف ای وی اف و این روشاس...تااینکه از خیلی ها شنیده بودم دکتر ویجی کمار که هندیه و سعادت آبادتهرانه...مخالف ای وی افه
منم رفتم پیشش...و همچنین دکتر نسرین تهرانی
منم یه روز خودم تنها رفتم تهران و این دوتا دکترو رفتم...و کلی امید گرفتم..هر چند این 4ماه که دکتر نرفته بودم خودمو حسابی تقویت کرده بودم و گرمی اینا خورده بودم..بعدش تهرانی کلی قرص تقویتی داد واسه خودم و شوهرم..و بعدش رفتم پیش کمار همون روز...
روز 9 پریودم بود که رفته بودم..کمار سونو کرد و گفت یه فولی داری..اقدام کن و به چپ بخاب..
و قرصای آسپرین و زیپتین بهم داد و گفت به محض بارداری قطع کن..و دو تا آمپول ویتامین دی داد یکی خودم یکی ب شوهرم..
همین بود کل کارایی که کردم..و خدارو شکر همون ماه باردار شدم...البته اینم بگم اون ماه فکرم آرومتر بود و به بارداری فکر نمیکردم آنچنان..و اینکه خودمو کلن سپرده بودم دست خدا..و از امام حسین خاستم از خدا برام بخاد..روز عاشورا کلی نذر کردم...که دوسه هفته بعد از عاشورا خدارو شکر نتیجه گرفتم...
من چیزای طبیعی بیشتر میخوردم..مغزیجات و گرمیجات و میوه هم زیاد🙏🙏
بفکر خوردن داروهای آنچنانی و عجیب قریبی که ساخته کشور آمریکا هستن و معلوم نیس از چی ساخته شده نباشین...باور کنین من هیچ مکمل اینجوری نخوردم...خیلی از بچه ها حرف این قرصای جورواجور رو میزدن ولی من هیچوقت نرفتم سراغشون..من فقط چیزای طبیعی میخوردم.چیزای کارخونه ای و بسته بندی و سردی رو کلن حذف کرده بودم چندماه..سیاهدونه عسل..دمنوش های گیاهی مثل آویشن..چای کوهی..رازیانه. چای آرامبخش مثل گل گاوزبون و بادرنجبویه و بهارنارنج....زیاد هم نه که بدن پس بزنه...مثلن از اوایل پری تا 14 یا 12هر روز یکی از اونا...هیچ وقت اغراق نکنین توی خوردن چیزی...ویتامین دی بدنتون رو هم چک کنین..به شوهراتون هم برسین و مطمعن باشین نوبت شماهم میشه و مامان میشین..برای خدا هیچ کار سختی نیس..فقط توکل کنین...فقط خواهش میکنم آروم باشید..و این همه خودتونو درگیر این موضوع نکنین...بدونید تنها شرط مادر شدن اینه که آرامش داشته باشین و از ته ته قلبتون واقعن مطمعن باشین که خدا میخاد و میده..و اصلن شک نکنید..علم ناکامل و ناقص دکترا رو با عظمت و علم کامل و تمام خدا مقایسه نکنین..خدا خالق ماست ..مارو خلق کرده و از موجودیت تک تک سلول های ما باخبره...و راحت میتونه فولی های نهفته و خفته مارو از خواب بیدار کنه و مارو مادر کنه که دکترا هیچ وقت این فولی هارو نمیتونن ببینن چون علمشون محدوده و بسته به یسری وسایله که اونم امثال خودشون ساختن...خواهش میکنم صبور باشید ..خودتونو تقویت کنین و بقیشو دیگه بدین دست اون مهربون بالای سرمون خودش الرحم الراحمینه.. براش کاری نداره..
امیدوارم و آرزو میکنم تک تک شماهایی که منتظرین بحق حسین بهتون علی اصغرها و رقیه ها بده...