سلام دوستان .
من از عید تقریبا هر شب از اول پستها رو خوندم تا به حال ..با شادی تک تک شما لبخند به لبم اومد وبا ناراحتی شما اشک ریختم..باخبر باردار شدن تک تک عزیران ومعجزه های خداوند اشک شوق ریختم ..
خداوند را سپاس که الان درکنار شما عزیزان هستم وبا دلگرمی و امید به هماین انتظار رو به بهتر سپری کنیم .
من هم یه پسر ۱۱ ساله دارم ،۳۹ سالمه ،با ذخیره ی۸ /۰.
البته آزامیش مال دوسال پیش هست دیگه دنبالش نرفتم ونمیخوام برم ببینم درچه وضعی هستم ..من هم خیلی وقت هست که فرزند دومم رو میخوام بارداربشم اما همسرم تا همین ۳ ،۴ ماه پیش نمیخواست حالا هم که راضی شده من اینطور شدم ..
خواهرهای گلم ،عزیزای من خدواند خیلی بزرگه اگه واقعا اشتیاق با توکل داشته باشیم وایمان قوی به خودش میدونم جواب مارو میده ..معجزات زیادی دیدم که هربار یکیشو میگم براتون ..
امیدوارم تک تک هرکدوم از شما رو با خبرهای خوش در اینجا ببینم .
خواهرشما 🥰🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌺
پارسال محرم برای عذاداری رفتیم به شهرستان اردبیل، روستای پدر م . برای بیماری مادر نگران بودی آخه شیمی درمانی میشد من هر شب مسجد ی که در روستابود از قدیم معجزاتی دیده وشنیده بود م میرفتم برای سلامتی مادرم دعا میکردم وگریه ..بیشتر کسانی که اونجا میومدن از اقوام و آشنایان بودن و از تهران میومدن ...یکی از اقوام ما که همسر پسر دایی مادرم بود به من دلداری میداد تا آروم بشم بعد زرام تعریف کردکه چطور حاجتشو در این مسجد گرفت ..
پر ی تعریف میکرد که تصمیم به بچه دارسدن میگیرن اما بعد از چندین ماه اقدام و نا امیدی از بارداری به دکتر میرن ،دکتر دستور آیوی اف میده اما بهش میگه ۵۰ درصد شانس موفقیت وجود داذه ..پری خیلی ناراحت و نا امید به همسرش میگه قبل از آی وی اف بریم مسجد روستامون برای طلب حاجت وماه محرم هم بوده اما همسرش به دلیل فرهنگی بودن وزمان امتحان بچه های مدرسه مخالفت میکنه .اما پری با اسرار وبه تنهایی راه میافده ومیره اردبیل ..شب که میرسه میره مسجد کلی از حضرت ابوالفضل درخواست وخواهش میکنه واشک میریزه .. میگفت بهش گفتم یا ابوالفضل این همه راه اومدم برای شفا ،منم حاجت بده ودامنم روسبز کن ،خلاصه فرداش راه میافته میاد تهران ..بنده خدا توراه همش اشک میریخته و میگفته من حاجتمو از خودتو میخوام..
موعد آی ویاف میرسه و بعد از انجام مراحل کاشت انجام میشه ...خداروشکر ۳ تا از جنین ها قلبشون شروع به زدن میکنه...وخداوند حاجت دلشو میده اما برای وجود خطر سقط دکترش میگه یکی از جنین هارو باید برداریم ..بنده خدا پری با نراحتی وگریه قبول میکنه ..بچه سالم به دنیا میان دخت ر وپسر ..خیلی زیبا و خوشگل و ناز بودن ...بعد یه سال به طورطبیعی سومی رو باردارمیشه ..خودش میگفت این همون بچه هایی هست ک دکترها برش داشتن اما خودش دوباره بهم برگردوند ..سه تا دسته گل ناز ...اینا رو به من گفت وقلبم پر از نور امید شد.. خواهرهای گلم معجزه هر روز داره میافته باید چشمهامون روباز کنیم و ببینیم وباور کنیم🥰🥰🥰🌺🌺🌺
ببخشید یکم غلط املایی من زیاد شد .. دوستون دارم 💋💋
تشریف بیارین دور هم باشیم از تجربیات هم استفاده کنیم https://chat.whatsapp.com/JON5nmm4mI1JXRF8oZbJAr
سلام من هم تاپیک رو از اول خوندم خیلی خوشحال شدم که خیلیها طعم شیرین مادر شدن روچشیدن منم ۳۸ سالمه یه دختر هفت ساله دارم دوساله هم اقدام کردم برا دومی ولی بعد از کلی چرخیدن وسه بار ای یو ای ناموفق فهمیدم ذخیرم پایینه یعنی ۱.۰۱ حالا سه ماهه که شروع کردم به خوردن گرمیجات و قرص اووابوست و کیوتن وغیره تا ببینیم خدا چی میخواد درسته یه دختر ناز دارم ولی وقتی یه نوزاد کوچولو میبینم دلم خیلی پر میکشه. روزها با دخترم میشینیم و راجع به بچه حرف میزنیم اخه اونم خیلی بچه دوست داره خیلی برام سخته وقتی میبینم بچم تنهاست انشا الله دامن همه سبز بشه ومنم یکی دوتا دیگه بچه ناز دوروبرم رو بگیره
سلام عزیزم .
توکلت به خدا باشه شما تلاشتو بکن بقیه رو بسپاربه خدا ..من ویتاگونس و رازیانه یه ماه خوردم پریدم رو به ریخت این ماه ۴ روز جلوتر شدم به دکترم زنگ زدم گفتم گفته چون منظم بوده نباید اینا رو میخوردی دیگه نخور همون گرمیجات رو به اندازه بخور ...واینکه کسانی که طبع گرم دارن مراقب باشن حساسیت نکنند .من طبعم سرده گرمی اذیتم نمیکنه
میتونید چهار مغز پسته و بادام و فندق گردوه راز هرکدو۱۰۰ گرم بگیرین آسیاب کنید به همراه ۲۰۰ گرم کنجدمخلوط کنید بایه کیلو خرما ی بدون هسته و آسیاب شده ترکیب کنید و دستاتون خوب بشورین با دست کاملا هم بزنید بعداز هرکدوم به اندازه ی یه گردو توپک درست کنید توی یه ظرف در بسته بچینید روزی یکی بخورین ..هم خوشمزه است هم مقوی ..اگه بزرک هم داشتی توکاچی بریز ..در ایام پرید روزی یه پیاله بخور ..توش زردچوبه و هل ودارچین ومیخک وسیاهدانه آسیاب شده بریزروزانه با لستکان آرد و کره ی محلی یا روغن زرد درست کن .کم روغن باشه بهتره آخه تحرک ماشهریا کم ...
استرس هم که واسه همه چی سم هستش ..یادم سر پسرم که میخواستم بارداربشم دکترم گفت استرس داشته باشی تخمک گذاری تو بهم میریزه ..غمگین هم نباش شادی رو به قلبت دعوت کن ..غم سردی هست ..دیگه اینکه بادکش رو ماساژ رحم یادت نره .۳یا ۴ ماه پشت هم باید این کارها رو انجام بدیم ... انشا اله ماهم مثل دوستی دیگمون باردارمیشیم ..💞💝💖💋💋
یکی از آشناهایما در ۴۲ سالگی بار دارشد الان پسرش ۱ سال ونیمش هست ...
قراربود هربار یه معجزه بگم 😊
خواهر شوهر دوستم پرستار هست و خودش توبیمارستان کار میکرده خیلی وقت بوده پرید نمیشده ..وتخمکی نداشته ..بنده خدا میبینه شکمش یکم اومده جلو وسفت هست ..نگران میشههر از گاهی یت چیزی توشکمش تکون میخورده ،خیلی کم ...بنده خدا فکر میکرده باده شکمشه 🤭🤭توبیمارستان خودش میره پیش دکتر همکاری که دوستش بود دکترش میگه برو بخواب بیام موقع سونو بالاسرت ببینم داستان چیه ..
دکتر سونو میگه عزیزم مبارکه پسره ..😂این بنده خدا میگه شوخی میکنید من اصلا پرید نمیشم و تخمک هم ندارم ...😳دوستش میگه حالا که داری پاشو ازاین به بعد مراقبت بیشتری کن ..
وحالا ایشون با نداشتن تخم وپرید نشد ن وبا همون وضعی که داره سومین بچه ی پسرش رو هم به دنیا آورده بدون داشت تخمک ...
خواهرای گلم به این چی میشه گفت غیر از معجزه ..🥰🥰💕
