دوستان من ظهر انلاین نبودم تازه دیدم تارا چیها نوشته خواستم چند تا نکته را بگم که خیلی مهمن ولی تاپیکش قفل بود از طرفی اوتقدر تاپیکش شلوغه که ممکنه نبینه پس اینجا میگم امیدوارم دیر نشده باشه
یسری دوستان راهنمایی های بدی کردن که خیلی خطرناکه و امیدوارم تارا انجام نده
اول اینکه به هیچ عنوان به خانواده ی دختره نباید حرفی بزنه چون این باعث بدبختی خودش میشه چون خانواده ی دختره شک نکنید نمیان بگن دخار ماهرزست بلکم اونها از شوهر تارا شاکی نیشن دخترمون گول زده کلا داستان و ماجرا به این سمت میره که مردی مزاحم دختر مجردی شده و شوهر تارا بجای اینکه دنبال بدست اوردن دل تارا بره فقط دنبال این باید باشه اونها را اروم کنه حتی ممکنه بگن باید با دخترمون ازدواج کنه ما که نمیدونیم چه جور ادمهایی هستن ممکنه سو استفاده کنن بعدم دیگه این رابطه به رسمیت شناخته میشه و همه فکر میکنن شوهر تارا عاشق دوستش شده و درواقع کسی که این وسط نابود میشه خود تاراست
دوم فعلا نباید به خانواده ی خودش و همسرش میگفت مگر اینکه قصدش فقط طلاق باشه چون اگر ابروی شوهرش تو خانوادهدبره و برچسب بخوره زندگیش خیلی زود سرد میشه و حتی ممکنه همسرش یه توجیهی بیاره و به کارش ادامه بده
سوم نبایدامشب برنمیگشت خونه باید هتلی جایی میرفت تا شوهرش بشدت بترسه و بفهمه چه گندی زده
چهارم با لین ادرس دقیقی که از خودش و شرایطش داد ممکنه یه عده سود جو پیدا بشن بخوان بهش نزدیک بشن و چون پول همراهشه بخوان سو استفاده کنن
تهش من خودم تارا را باور کردم و واقعا براش ناراحتم حتی گفتم کاش انلاین بودم میرفتم پیشش ولی بازم یک درصد باید احتمال داد داستان ساختگی باشه به هر حال دنیای محازیه و ...باید مراقب بود .....