بچه ها مامان من یک آدمی هست که همیشه من رو با دخترعمه هام مقایسه میکرد. من دو تا دخترعمه دارم که به معنای واقعی باهوش بودن پدرشون هم توزمان خودش جزو اولین دانشجوهای دانشگاه تهران بود خلاصه یکی از دخترعمه ها همسن من بود جفتمون هم تجربی سال دوم دبیرستان من سر امتحان فیزیک پریود شدم افتضاح درد داشتم فقط سوال اولو جواب داده بودم به هزار زحمت زنگ زدم مادرم گفتم بیا دنبالم کلیییی عصبانی شد وقتیم اومد کلی دعوام کرد که چرا آزمونتو ندادی درحالیکه چشمم داشت از درد سیاهی میرفت
چونطولانی میشه بقیشو پست بعد میگم