روز ها یی که آرزو خانم بهترین همکلاس مریم بود مشق های کلاس اول ما قصه های امین و اکرم بود روز هایی که هم کلاسی ها شعر و لبخند بخش میکردند بوی خوب کتاب می آمد آب و آیینه بخش میکردند سفره ی پاره ی کتابم را واژه ی نان تازه پر میکرد جیب پیراهن سفیدم را دست های مغازه پر میکرد باز مادربزرگ ثانیه ها ساعت هفت و نیم میخوابید شنبه ها صبح دیرمان میشد خانم آفتاب میتابید کاش از کیف کهنه ی دیروز بوی خوب کتاب می آمد کاش زنگ علوم برمیگشت کاش زنگ حساب می آمد.....برای من دعا کنید به حق روزهای خوب زندگیتون