فکر کن
دیروز با شوهرت یه دعوای حسابی کردی و هنوزم بخاطر دعوا داغون و له ای و حال و حوصله هیچکس و هیچ کاری رو نداری
یهو عموی شوهرت بیخبر!!! میاد خونهی مادرشوهرت و این یعنی خونهی توام میان!!
ساعت شش بعدازظهر آخه بیخبر میرن خونهی کسی؟!
تازه شوهرمم سرکاره و طبق معمول من تنهام با مهمونا😬
از همه لحاظ میگم خدا رو شکر که عروسی نگرفتیم
ولی این مهمونیا بخاطر عروسی نگرفتن ماعه😤
جای اینکه پاگشا کنن بلند میشن میان خونهی تازه عروس تلپ میشن واسه کادوی عروسی😤😤😤