یادتونه امروز صبح گذاشتم تاپیک رو
اگه بخونید کپی کردم تا بقیه اشو بگم
حدود سه ماه پیش یه زن مطلقه فهمیدم بندشوهرم شده البته شوهرمم دنده اش میخاریده شوهرم نصاب کمد و.. هست زنه گفته بیا برام بساز باهات یجوری حساب میکنم شب
شوهرم اهل چت هست حتی به منم نشون میده نمیدونم یه نوع سادیسمه که داره اوایل گفتم هیچیش نگم که مثلا رفیق هم باشیم و اگه واکنش تند ایجاد کنم مخفیانه کاراشو میکنم تا از سرش بندازم.
خلاصه سه ماه پیش فهمیدم نوع پیام فرق داره به این زنه میده و یواشکی و بعد که پیام میده پاک میکنه ولی ایمان دارم اهل فراتر از اینا نیست خلاصه جنگ و دعوایی کردیم و به زنیکه گفت ک من زن دارم و مزاحمم نشو که شمارشو سیو کردم برای احتیاط توی گوشی خودم
الان چند روزه دیدم سرش توی گوشیه و پیام میده تا میرم سر گوشیش چیزی نمیبینم تا امروز که پیام داد و پاک نکرده و رفتم دیدم نوشته سلام صبح بخیر
و رفت سرکار و هیچی نگفتم شماره هرو ازروی صفحه گوشیش عکس گرفتم که مدکم داشته باشم تا زدم تو گوشیم دیدم همون زنیکه است
توی یه ساختمونیم مادرشوهرمو صدا کردم گفتم من اینجوریه قضیه و چیکار کنم زندگیمو دوست دارم شوهرمم میدونم خره حالا که به یه ارامشی رسیدیم نمیحام زندگیمو ول کنم الانم میتونم مهریه امو اجرا بزارم و فقط یه تومون از خودش داره چجوری بفهمونمش خلاصه اعصابش خورد شد از کار پسرش شماره زنه رو گرفت و رفت داد پدرشوهرم .
پدرشوهرمم یه ادم بازاری از این گردن کلفتا که همه جا خرش میره و دیگه بدونید که منم دوستم داره و تک عروسشم هست اعصابش خورد شد و گفت شده سر بچه امم ببرم ادمش میکنم اگه کتکش اشم زدم هیچی نمیگید
درسته بعصی زنا بند ادم هستند ولی پسر منم دنده اش میخاریده
حالا منتظر گفت تا ظهر که شوهر بیاد ازراون اعترافات و زد خورداشو بکنه بعد به زنه بزنگه
خانوما من هیچی کم شوهرم نزاشتم خوشگلم هستم خداییش شوهرمم میدونم ادم رفتن خونه زن و.. رو نداره تو این ۸ ساله که بودیم شناختم خیلی خر و ساده هم هست اگه ۵ دیقه بره بیرون اندازه ۱۰دیقه میاد میتعریفه