داشتم سخنرانی دکتر هلاکویی در مورد استرس رو گوش می کردم که یکجا گفتن تا قرن ۱۶ تقریبا در تمام دنیا کار به شکل بردگی بوده و همه آدمها از کار کردن بیزار بودن و از زیر کار در رفتن رو بزرگترین آرزو و زرنگی می دانستن...
بعد اشاره کردن کم کم از اروپا کار به شکل امروزی تعریف شد و از مهمترین فعالیت های بشر برای داشتن یک زندگی نرمال و سالم و موفق شد....
در ادامه اشاره میکنن اگر بهشت فقط بخور و بخواب و استراحت باشه ظرف شش ماه همه آدم ها می میرن چون طبیعت انسان کار رو طلب می کنه و در کنارش از استراحت و تفریح لذت می بره...
بی اختیار به صد سال پیش خودمون فکر کردم وقتی خان و خان زادگی بوده و رعیت برای ارباب کار میکنن... شاید از زیر کار در رفتن ماها در هر شغل و جایگاهی که هستیم برمی گرده به تربیت های خانوادگیمون که هنوز از زیر کار در رفتن و زندگی به سبک هتل نشینی رو افتخار می دونیم... شاید یکم به لحاظ زمانی از کشورهای صنعتی در بافت عرفی و خانوادگی و نگاهمان به کار عقب هستیم و برای همین هست بیشتر از زیر کار در رو میشیم تا فعال و پویا و کارآفرین...