سلام خانما ما ی جا زندگی میکنیم با مادرشوهرم اینا ماپایین اونا بالا امانهار شام ی جاییم .
من ۲ماهمه دکتر گفته هماتوم داری کار نکن مادزش همه کارارو میکنه دیشب سره این قضییه بحثمون شد کلی دعوا کرد ک برو کمکش کن و ..... گقتم باشه غذا درست میکتم گفت حق نداری باید اونیکه مامانم میگرودرست کنی .
بعدش ک جوابشو دادم انقد منو زد با اینکه حاملم .
تو دلم تودماغم انقد خون از دماغم رفت ک نگو.
الانم چشمم ی طرفش سفید و تار میبینه نمیتونم با چشم راستم جاییو ببیتم مادرشوهر پدرشوهرم نزاشتن برم خونه بابام چکار کنم بگم بهشون یا نه تورو خدا راهنمایی میخوام