2733
2734
عنوان

خواهر ۱۷ سالم همش تو اینستاست،رفته فنِ امیرحسین آرمان شده!!!!!!

| مشاهده متن کامل بحث + 1282 بازدید | 51 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

یعنی چی فن‌آرمان شده؟من اینستا ندارم 

یعنی یه پیج طرفداری از امیر آرمان زده

عکسا و چیزاشو میذارن

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد،ندا آمد بر در خانه ام بیا آنقدر در بکوب تا در برویت وا کنم.وقتی بر در خانه اش رسیدم هیچ در بسته ای ندیدم،هر چه بود باز بود.گفتم خدایا بر کدامین در بکوبم؟ ندا آمد: این را گفتم که بیایی،وگرنه من هیچ وقت درهای رحمتم را بروی تو نبسته بودم.کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...مهربــــان خـــدایم دوســــتت دارمـــــ
2728

به نظرم به حریم خصوصی خواهرت احترام بزار سن اش کم نیست که فکر کنین هم بازی فرزندتونه اونم دل داره می تونه عاشق بشه میتونه کسی رو دوست داشته باشه ، این ک جرم نیست تازه حالا رفته فن شده یا دنبال کرده و ... به نظرم عادیه

2738
بابا الان متاهلا و بچه دار تا نصف شب سرشون توگوشیه دیگه اون ک ۱۷ سالشه و مجرد بچه هم نیست اصلا

میدونم

منم همش کلم تو گوشیه

ولی امسال سال کنکورشه

مامان خیلی برنامه داره براش

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد،ندا آمد بر در خانه ام بیا آنقدر در بکوب تا در برویت وا کنم.وقتی بر در خانه اش رسیدم هیچ در بسته ای ندیدم،هر چه بود باز بود.گفتم خدایا بر کدامین در بکوبم؟ ندا آمد: این را گفتم که بیایی،وگرنه من هیچ وقت درهای رحمتم را بروی تو نبسته بودم.کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...مهربــــان خـــدایم دوســــتت دارمـــــ
حساس نشین زیاد

نگرانیم بخاطر حساس ترین سال تحصیلیش

سال کنکورشه

بچه زرنگیه

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد،ندا آمد بر در خانه ام بیا آنقدر در بکوب تا در برویت وا کنم.وقتی بر در خانه اش رسیدم هیچ در بسته ای ندیدم،هر چه بود باز بود.گفتم خدایا بر کدامین در بکوبم؟ ندا آمد: این را گفتم که بیایی،وگرنه من هیچ وقت درهای رحمتم را بروی تو نبسته بودم.کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...مهربــــان خـــدایم دوســــتت دارمـــــ
خواهره منم همینه ۱۶ سالشه همش تو اینستا استوری میزاره رفته فالور فیک خریده  هیچکسم حق نداره بهش ...

خواهر من جرات زبون درازی نداره

حرمت نگه میداره

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد،ندا آمد بر در خانه ام بیا آنقدر در بکوب تا در برویت وا کنم.وقتی بر در خانه اش رسیدم هیچ در بسته ای ندیدم،هر چه بود باز بود.گفتم خدایا بر کدامین در بکوبم؟ ندا آمد: این را گفتم که بیایی،وگرنه من هیچ وقت درهای رحمتم را بروی تو نبسته بودم.کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...مهربــــان خـــدایم دوســــتت دارمـــــ
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز