تازگیا هرچی به شوهرم میگم برمیگرده میگه همینه که هس میخوای بمون نمیخوای برو به سلامت😕😕قبلا اصلا از این حرفا نمیزدیا یه چیزی میگم میگه از لج توهم شده فلان کارو نمیکنم 😞منم دیروزگفتم اگه قرارباشه تو زندگی حرص همو دربیاریم ولج ولجبازی باشه منم بلدم الان از دیشبم جامو جدا کردم ازش اما انگار نه انگار راحت رو تخت میخوابه منم رو زمین بدم درد میگیرم😑😑اصلا به روی خودشم نمیاره واقعا از رفتاراش شاخ درمیارم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
روو زمین که نباید بخوابی و ارزش خودتو پایین بیاری ینی کلا کاری نکنی که ارزش خودت پایین بیاد ...
نه فک نمیکنم با کسی باشه آخه اهل این کارا نیس اگه بود میفهمیدم همین برام سواله که چرا اینقد راحت میگه؟آخه قبلا اصلا اینجوری نمیگف حتی من میگفتم میرم میگف نه من بدون تو که نمیتونم زندگی کنم 😞
من نگفتم باهاش آشتی کن باهاش حرف بزن درمورد مشکلی که پیش میاد حرف بزنید نه اینکه قهر کنید با قهر هی ...
قهر نیستم که صبح حرف میزنیم شبم دیشب وامشب عصبیم کرد اومدم تو پذیرایی خوابیدم گفتم الان میاد دنبالم که دیدم عین خیالشم نیس امشبممیگم چقد دوسم داری میگه هیچی پرسیدم چرا میگه چون دلمو شکستی😑😑من از اول ازدواج خیلی مراعاتشو کردم از خیلی چیزا گذشتم خیلی بهش محبت کردم ولی هیچ کدوم اینارو ندیده
تو باشی این حرفو بزنه نمیری یه اتاق دیگه بخوابی؟؟؟واقعا اینجوری میکنه منم کلا سرد میشم