سلام. یه بار تو بچگیم داشتیم با برادرم تو کوچه بازی میکردیم که یهو توپ رفت زیر یه نیسان آبی من و برادرم هم پامونو دراز کردیم تا به توپ بزنیم بیاد بیرون که یهو ماشین استارت خورد و پاهای ما زیر ماشین بود خدا شاهده نمیدونین چجوری پای خودمو برادرمو کشیدم بیرون نگو همسایمون نشسته بود تو ماشین منتظر زنش بود تا بیان و برن بیرون تا یه مدت پاهام داشت میلزیر که اگه یهو حرکت میکرد چی میشد😰😰😰 نه مامانم فهمید نه بابام نذاشتم بفهمم نگران بشن
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
یه بار یه ماهیتابه نیمرو دستم بود میخواستم ببرم تو حال بخوریم مامانم یهو گفت اون نمک پاشو هم ببر. تا یه قدم راهمو کج کردم نمک بیارم چراغ توی آشپز خونه بی دلیل افتاد.اگه میخورد به سرم خدا میدونه چی میشد
تیکر آزمونمه🙂لطفا برای موفقیتم یه صلوات بفرستید❤ دنیای آرزوهام تو چشمای هیز تو نیست😎 ما را شکار کرد و بیافکند و برنداشت🙃
" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... " (سهراب سپهری)
دو سال پیش تو زمستون من و شوهر و بچه هام تو خونه دچار گاز گرفتگی شدیم و تقریبا همه در حال بیهوشی بودیم که مادر شوهرم آخر شبی زنگ میزنه و من به زور خودمو به گوشی رسوندم و گفتم حالمون بده...و همه خودشونو سریع می رسونن و ما رو میبرن بیمارستان...اگه زنگ نمیزد ممکن بود الان نباشیم.. . زنده بودن الانمون و مدیون مادر شوهر عزیز هستیم
یه بار رفته بودیم مسافرت یه جای تاریخی بود یه قلعه بود ما رفتیم بالا ی بالا بعد من سر میخورم برعکس میوفتم دختر خالم میبینه پامو میگره یعنی من بر عکس بودم پا از لبه دختر خالم گرفته بود منم تو هوا بعد دختر خالم داد زد اومدن کشیدم بالا
در تاریخ ۹۹/۹/۹ بهترین اتفاق زندگی من افتاد🌸🌸 اینکه من جواب بیشعوری های تو رو نمیدم ..... از شعور منه ..... پس تو هم لطف کن بیشعوری هاتو به رخ نکش......😏😏 تو بگو طلاست از چشم بیوفته قاطی اشغالاست 🙃. باید رو سر در نی نی سایت زد تسبیح وارد شوید 📿📿
کما در سه سالگی سقوط در اسکی هواپیما توی توفان گیر کرد و فرود اضطراری کرد از ترس مردم ماشین ...
خدا خیلی دوست داره تا دم مرگ میبرده میاورده
در تاریخ ۹۹/۹/۹ بهترین اتفاق زندگی من افتاد🌸🌸 اینکه من جواب بیشعوری های تو رو نمیدم ..... از شعور منه ..... پس تو هم لطف کن بیشعوری هاتو به رخ نکش......😏😏 تو بگو طلاست از چشم بیوفته قاطی اشغالاست 🙃. باید رو سر در نی نی سایت زد تسبیح وارد شوید 📿📿
یه بار با بابام و داداشم رفتم کوه نوردی از بالای یه دره باید به سختی رد می شدیم بابام پاهاشو گذاشت دوطرف کوه که من و رد کنه یهو باد اومد دست منم تو دست پدرم بود داشتم بابامم با خودم می کشوندم تو دره فقط جیغ می زدم که خدارو شکر نمی دونم بابام چجوری تعادل خودشو حفظ کرد منو پرت کرد اونور که نیوفتم تو دره اگه می افتادم چیزی ازم باقی نمی موند وقتی بهش فکر می کنم دست و پام می لرزه😢