عزیزم یعنی هیچ راهی نیست بتونید زندگی کنید ؟ خیانت میکنه؟معتاده؟دهن بینه؟ بچه ننست؟
ببین عزیزم یکم بخودت وقت بده میدونم سختته .امان از دل شکسته .ولی اینور دیوارم سختی شاید بیشتر بشه کمتر نشه .مخصوصا با بچه .اولش خودت برو پیش مشاور (خوب) .بعد ببین میتونی اونم ببری ؟ بخدا دلم کبابه .من دخترمو تنها بزرگ کردم .سعی کردم بچم منطقی بار بیاد ولی وقتی میگه مامان بچه ها تو مدرسه می پرسن چرا تو بابا نداری منم نمی دونم چی بهشون بگم . دلم آتیش می گیره
شوهر من نه دزده نه معتاده نه کتکم میزنه نه خرجی خونرو نمیده شوهر من فقط صاحب یه کار بهتر یه شغل خوبتر و حرص پول داره میکشتش طوری که میاد خونه همش حرف بورس و طلا و مادیات خونه ما اصلا سه نفری اوقات خوشیو با هم نداریم هرچی تلاش کردم که بشه نشد آخرش به دعوا ختم میشهبه فوشو بی احترامی ادعا داره هوااااارتاااا انگاری از اول این بود که الان میگه من زندگی خوبی دارم مامان و بابای خیلی خوبی دارم تویی که نحسیت زندگیمونو گرفته گمشو از زندگیم برو بیرون تو نباشی من بهترین ماشین زیر پام بود تو جلو خوشیای منو گرفتی تو سد معبر من شدی واسه تفریحاتو خوشیام و کلی از این محکوم کردن‌های من شوهرم آدم تنوع طلبی من 8ساله به زور نگهش داشتم هربار دعوامون شده از خونه رفتم خودم برگشتم دام نیومد اول راه جا بزنم گفتم میشه حتما درستش کنیم اما نمیشهههه
فقط بگو پسرتو بهت میده یا نه؟
اگه به لحاظ درامدی باشه الان تو همه خ.نها همش میگن بورس پول پس انداز اسی تو هم همراهیش کن بگو اره خوبه برا اینده نقشه بکشید این خونه رو این ماشین داشته باشیم از لحاظ تنوع طلبی یعنی میگه دوست دختر داشته باشه؟؟؟؟ این دیگه خیلی بده و جلوش وایست
[QUOTE=150624913]عزیزم یعنی هیچ راهی نیست بتونید زندگی کنید ؟ خیانت میکنه؟معتاده؟دهن بینه؟ بچه ننست؟ ببین عزیز ...[/QUOT فتم هیچی نیست اما فوق العاده بچه ننه س و میگه تو از کجا اومدی و من با خانوادم من مامان بابام کل شهر روشون قسم من یخورن
عزیزم من تو ۲۳ سالگی جدا شدم ولی همت کردم توان گزاشتم موفق شدم. امضامو بخون. درس خوندم کار کردم با یه مهندس خوب و ایده ال و همه چی تموم ازدواج کردم الان خانواده شوهر سابقم حسرت میخورن
خب چرا این احساسو داره ؟ پایه و همراه نیستی براش ؟ جلوشو میگیری تفریح نکنه یا چی؟
خب چرا باهم خوش نمیگذرونید ؟؟ بهترین دوستش باش
بلد نیستید با یه آبدارچی قدیمی چطور رفتار کنید.
بیشتر مطالعه کنید.
کمی بیشتر فکر کنید.
کمی توزندگیتون سیاست داشته باشید.
کمی ذهنتونو باز بزارید ببینید چطور میشه با همچنین آدمی بهترین رفتارو کرد
ازاحساسی بودن دربیاید باهوش باشید.
زبون باز اگرهم خواستی رها بشی نه به این شکل با برنامه ریزی
خب به مادیات اهمیت بده چرد بهش میچسبی تو باید برا خودت سرگرمی جور کنی با بچت خوش باشی با هم زندگی کید اینجور مرد را بزور نمیشه ازش محبت گرقت
ولی تو محیط کار دیدم متاسفانه کسایی که زود بجایی میرسنجنبشو ندارن همینجوری ان تو محیط کار هم زیراب زن هستن اینجوریها
یارب مباد که گدا معتبر شود.
شمام دقیقا اشتباه منو کردی .منم اول زندگی سر تر از شوهرم بودم .اما بدلیل عدم اعتماد بنفس خودم .بزرگش کردم .یهو بدون اینکه بفهمم ظرفیتشو داره یا نه خیلی بیشتر از خودم بهش رسیدم .دیوانه بودنش بماند .رسید روزی که دستمزدمو دونه دونه گذاشت کف دستم .کاری کرد روی هرچی مرد کثافته سفید شد .تقصیر خودمونم هست نباید بعضیا رو زیادی بزرگ کرد .ارزششو نداره
عزیزم اسم مطلقه روی خودت نذار هیچ کس با یه شکست در ازدواج مطلقه یا بیوه نام نمیکیره فقط دوباره مجرد میشه.برای خودتون احترام قایل باشید.
بخدا قسم که ولش کردم که کردم حتی دیگه بهش گیر نمیدم که نرووو یعنی حوصله بحث ندارم فقط میگم باشه برو فقط جایی که دوس داریو برو اما میای خونه فکرت تو خونت باشه با من که هیچی با اون بچت یه ساعت وقت بزار بازی کن اما همش فکرش پرته دنبال پول و مادیات انگاری که تو این دنیا نیست بخدا من با بچم خوشم شوهرم کارش یه جوریه یه شب خونه هست یه شب نیست اون شبایی که نیست همسایمون میگه خونتون همش صدای آهنگو بزن برقص میاد اما امان از روزی که خونه باشه همش دعوا و صدای بالا و استرسو تشنج
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
