شوهرم دوکیلورطب خریده بود هفته پیش خودش رفته بود ماموریت الان برگشته میگه خوب میخوری رطبارو چیکار کردی فقط ی مشت ازشون بود نصفشونو دادم بچهای خواهرم خیلی ناراحت شدم ک گفت همه روخوردی منم نمیخواستم بگم دادم ب اونا مجبورشدم گفتم دادم ب بچه های خواهرم بنظرتون حق داشتم
نوش جونشون
دادی که دادی
توهم سهم از زندگیت داری
باید میگفتی خب بنده خدا حق داره بدونه
نوش جونت خوردی ک خوردی واس خوردن گرفته والا
توباشی چیکار میکنی؟
من امشب خونه دوسنم خوابیدم چون شوهرش شیفت شب بود و تنها بود.بعد زنگ میزنم ب شوهرم ک بیا دنبالم امروز روزه بودم ۸شب شام خوردم تا الان گشنمه.لباسام تنگه با اینا خواب نمیرم.میگه بدار ساعت ۷ میام .اقا داره پی اس میزنه.تو باشی چیکار میکنی؟
میگفتی آره فردا دوکیلو دیگه بگیر بیار
اول سهم شوهرتو نگه میداشتی بعد میدادی حتما از اینکه ب فکرش نبودی ناراحت شده ن واسه خرما
بی خیال بابا
بی خیال حالا حرفی هم نزده، شاید خودت هم جای اون بودی تعجب میکردی، بنده خدا اجازه تعجب کردن هم نداره،البته باز شما شوهرت میشناسی اگر آدم منت گذاری که هیچ ولی اگر همچین شخصیتی نداره تعجب کرده
بیخیالدبابا.منم اعصتبم خورده.دیشلو همش با سردرد سر کردم.الانم حوصله ندارم اقا نمیاد دنبالم.ب سرم میزنه خودم پیاده بزنم برم.پیام تند و تیزم دادم بهش ک توهم اصلا ر فکرم نیستی و...
حالا یکم واسه اون بنده خدا هم نگه میداشتی لازم نبود توضیح بدی دیگه میگفتی اره خوشمزه بود دستت درد نکنه
به شوخی،بگردون بگو.خاستم بنیه بدنیم بره بالا برات..خاستم تپل مپل شم خو
دادی یا خوردی نوش جونتون شاید شوخی کرده بی خیال بابا جدی هم گفته باشه بگو نوش جونم خوردم که چی الان رطب میخوایی؟تخماشو کاشتم در بیاد خخخخخ
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
