خانماسلام.من‌یه پسریو خیلی دوست داشتم.عاشقش بودم بعدمن‌فکرمیکروم این اقاخیلی باشخصیت و مذهبیه.اخه خیلی باشعوربه نظرمیومد.عاشق این ویژگیش بودم که به دختراپانمیداد.بعددیشب فهمیدبااونی که توذهنم بود کلی فرق داشت.دیشب داشتیم‌حرف میزدیم بهم گفت یه اعتراف بکنم‌گفتم باشه.گفت من باخیلیا س....ک...س چت میکردم اینوکه گفت آتیش گرفتم واقعا قلبم وایسادیه لحظه انگار.بعدگفت این قبلتوبوده بخدادیگه تکرارنمیشع.انقدر فحشش دادم که نگو.خیلی ناراحتم خیلی خیلی
چقدرقبولش داشتم.هرروز سرنمازدعاش میکردم میگفتم خدایا اون‌پسرخوبیه دلش پاکه ارزوهاشو براورده کن‌اگه یکم بدشده تقصیرمنه...ولی‌نگومن‌ساده کع اونوفرشته میدونستم‌خرم.به نظرتون گذشته هاگذشته و ببخشمش؟یانه؟اخه نمیتونم‌بایه مردی باشم که قبل من یه زن دیگه تحریکش‌کرده باشم بازم‌دردناک .ادم‌کینه ایم هستم‌و نمیتونم به راحتی ببخشم.حالا بعدیه چیزی شدش قبل این‌که اینوبگهفتم سارو نیکا عکس لختشون‌منترشده چقدر....بعداین گفت عه جدی گفتم اره بعدخنددید گفتم پروونشوهانمیدم بهت عکسوشو.گفت بده دیگه.انقدر بدم اومد انقدربدم اومد‌وانقدر بدم اومد که دیگه نگو.بایه خواهشی اینوازم خواست انگاراگه عکس لختشونونبینه میمیره.الان هم ازش متنفرم و حالم بهم میخوره هم دوسش دارم.نمیدونم‌چه غلطی کنم‌واقعابهاش بمونم؟کات کنم؟نمیدونم اگه باهاش باشم‌کع واسم خیلی خیلی سخته وفکرم نمیکنم یه مرداینجوری هیچ وقت عوض شه.اگرم باهاش نباشم میدونم دلتنگی لعنتی عذابم میدع.خواهشا یکم راهکاربدید که چیکارکنم
