شماهم اینطوری شدید فقیرا بیان

منو ۱۵ سالگی به زور شوهرم دادن منم ببخشید شب عروسی یه جوری شد که نمیشه بگم ! دیگه قوم شوهرم مبخواستن طلاق بدن که دیگه ندادن از همون شب دعوا فحش و فضاحت شوهرمم که پسر عمم بود سرد سرد شدش . دیگه هشت سالم‌موندم ولی بعد یه اتفاقاتی افتاد دیگه نتونستمو اومدم بعد خیلی تو خونمون سختم بود مامانم همش غر غر و اینا که خرجی گرونه و اینا منم دیگه داشتم از تنهایی میمردم با یکی اشنا شدم برادرم مارو دید البته خواهر ناتنیم لو داده بود که من دیدم با گوشی یواشکی حرف میزنه اونم تعقیبم کرد بعدشم عکس گرفت به همه نشون داد اونام منو پرت کردن بیرون ! بعدش طلاهامو فروختم و رفتم خوابگاه و تو ارایشگاه کار پیدا کردم و سخت گذروندم خیلیییی سخت و بعدش اشتی کردم باهاشون ولی نشد دیگه اینجوری نصفه نیم بها . ادمها دیگه به نظرم تا خوشی دورتن اکثریتشون

دلیل کارشون چی بود؟؟چرا نباید دوست داشته باشن شما تو جمعشون باشی؟

واقعا خدا بهت صبر بده عزیزم 

الان شوهر کردم ولی خیلییییی سخت گیره سر هر چیزی گیر الکی من فقط نشستم خونه ارایشگاه هم نرفتم کلا . نه هیچی میخوام نه اون خودش میخره دیشب با خودم گفتم شدم بلانسبت کلفت بی مزد ... خیلییی حالم بده نه کسو کاری نه فامیلی تفریحمون شده اخر هفته سه روز بریم خونه ننش ... که اونجام حناق میگیرم ! دیگه هیچ امیدی ندارم...

من شوهرم اسنپ بود 

وقتی ک ماشین خراب میشد ما هزچی داشتیم میفروختیم باورت شاید نشه گاهی نون خالی هم نداشتیم

ماشین تازه از تعمیر گاه گرفتیم

مادر شوهرم زنگ زد گفت میایی سر راه قرص فلان بخر 

ما رفتیم خونشون و نخریدیم هی گفت هییی گفت چرا نخریدی شوهرم رو از رو برداشت گفت پول نداشتم گفت 3 هزارتومن بیشتر نبود... شوهرم گفت بخدا همینم نداشتم

گفت ری.... دم تو زندگیت ک 3 هزارتومن نداری. مگه میشه 

انگار ما دروغ میگیم یا پسرش سرفلان کار دولتیه ما ازش دریغ میکنیم 

بعد از اونم باز از مادرشوهرم نمیگذرم چون وام گرفتن برامون عروسی گفتن خودتون قسطا بدین. ما ماهی 1500 قسط داریم 😓😭با دست خالی و بیکاری و هزار بدبختی

عزیزم شب عروسی چیشد ؟ 

مگه مادرخودت نیست؟؟؟؟

عزيزم

سعي كن رابطتو انقد با شوهر الانت خوب كني ك ابن مشكلاتتم از بين بره

ميتوني؟؟

خب عزیزم طلاق گرفته بودی و اشنا شدی 

جرمت این بود که زن بودی 

مرد بودی هر کار میکردی تو رو بالای سرشون میز اشتن

حرفت منطقیه ولی خب یه جاهایی هم خوبه پدر و مادرها دست بوه هاشون بگیرن و کمکشون کنن تو این کرونی این اوضاع و احوال طفلی جونها چه گناهی کردن درسته بایدد رو پا خودشون باشن ولی نه اینکه اصلا کمک نکنن و بنده خداها تو جونیشون از ازدواج سیر بشن اینقد داغون و خسته بشن 

ما حتی در برابر غریبه ها هم مسئولیم چه برسه به بچه خودمون

آدم اطرافیانشو تو همین شرایط سخت میشناسه تو روزای خوب همه کنارتن

یادمه چندسال پیش که بابام وضعش خوب بود خانوادش ولمون نمیکردن اما یه مشکلی پیش اومد که بابام یه شبه دار و ندارش از دست داد،همون خونواده بابام تو این مدت حتی احوالمون نپرسیدن،چه روزای سخت و وحشتناکی بود اون روزا الحمدلله تموم شدن اما من هیچ وقت با خونواده بابام دلم صاف نشد و کلا قیدشون رو زدم،الان برام غریبه هستن

چرا انقد عصبانی هستی گلم 😐😂😂