2726

سلاممممممممم خوب تریناممممممممم😻😻😻😻😻

شبتون به خیررررر گوگولیاممممممم❤❤❤

دوستای نی نی سایتیتون رو تگ کنین😊

ببینیم کی بیشتر از همه دوست و رفیق داره اینجا😍😍😍

بیشترین کسی که تگ کنه دوستاشو اسمش اعلام میشه😍😍

تاپیک صرفا جهت سرگرمیه😄

اینقد میخندم تا اشکم دربیاد😕😂😹✌

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
من که تازه واردم دوستی ندارم🤔

تو نگاه کن یا میتونی یه موز برداری بری. 

البته موزگرونه سیب بهت میدم 🍎🍎🍎🍎😁😁😁

دمت گرم 😊😊از اینکه بهم خیانت کردی. با دختری که می‌شناختم ریختی روهم. خداروشکر شناختمت 😊خدیا تنها کسی که دوستش دارم فقط تویی😍🙏

من وقتی بعد از یه مدتی که میام میفهمم چقدر دوستای خوب اینجا دارم😍🥰

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
تگ کنین که بیانشون😊😊😊😊

پس ولش 😂😂بیشتر از ۲۰تان اگه بخوام تگ کنم حوصلم میپوکه 

لامصب اسماشونم فارسی کیست یادم بمونه 😂😂

اونی که فکر میکنی تو باغ نیست خودش صاحبه باغه😜
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز