2726

باردارم بشدت دلم ساندویچ هندی خواست بعد چند تا مغازه رو رد کردم تا یکیو پیدا کردم ماسکو دستکشو همه چیو رعایت کرده بود رفتم از اون بخرم حالا حرفای اونایی گه تو صف بودنو گوش کنید

یه اقایی که معلومم بود شدیدا معتاده به جلوییش گفت خفه شدیم زیر این ماسکا جلوییه هم گفت اره بابا چیه نزن ماسک بدرد زمستون میخوره انگار بهش گفتن بزن سوز نره تو دماغت بعد معتاده گفت دیروز یکی یه ماسکایی میفروخت خیییلی خوب بود میگفت مخصوص ادمای سیگاریه روش یه سوراخ دراورده بود ازونجا سیگارو میدادی تو😐😕

نگو که با اونا تو یه صف ایستادی

« Made in pain 💔» به دَشتـی رسیدی بلندتر بخند! بلندتر بخند یادِ خونه بیـوفتُم ..:)                                                           هر هویتی رو رها کردم.‌ هر احساسی رو از بین بردم. هر خاطره‌ای رو‌ دفن کردم و هر آرزویی رو نادیده گرفتم. به نظر میرسه بی‌نقص‌ترین فرصت برای زندگی‌کردنه. بدون زنجیر.                  مردمان شهر برای آزادی تابوت ساختندو برای عشق مرز، غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا میگیرد، نه عشق مرز میشناسد.-ارنستو چگوارا      لینک تاپیک اهدای عضو من کلیک کنید. ❤️

😂😂😂😂حرفی ندارم. این معتاداام باید سیگارو بکشن 😈😈😈

دمت گرم 😊😊از اینکه بهم خیانت کردی. با دختری که می‌شناختم ریختی روهم. خداروشکر شناختمت 😊خدیا تنها کسی که دوستش دارم فقط تویی😍🙏


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
نگو که با اونا تو یه صف ایستادی

خو دیگه اولین نفر بودم نمیشد بگم کسی بعد من نیاد که کلا در مغازرو بسته بود از یه پنجره میداد بیرون ساندویچو اونا گوشه خیابون واستاده بودند حرف میزدند

کاش غیر حضوری سفارش میدادی بعد میذاشتی تو فر یا ماکروفر یکی دو دقه ضد عفونی میشد  حضوری رفتن ب ...

اخه کار بانکی داشتم خیلی طول کشید دیگه بیرون بودم بعدم واسه هرکی ساندویچ درست میکرد دستکششو عوض میکرد

ساندویچ   سوسیس هندی تو خونه درست کن خیلی بهتر بیرون    نیم ساعته  آمادس

« Made in pain 💔» به دَشتـی رسیدی بلندتر بخند! بلندتر بخند یادِ خونه بیـوفتُم ..:)                                                           هر هویتی رو رها کردم.‌ هر احساسی رو از بین بردم. هر خاطره‌ای رو‌ دفن کردم و هر آرزویی رو نادیده گرفتم. به نظر میرسه بی‌نقص‌ترین فرصت برای زندگی‌کردنه. بدون زنجیر.                  مردمان شهر برای آزادی تابوت ساختندو برای عشق مرز، غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا میگیرد، نه عشق مرز میشناسد.-ارنستو چگوارا      لینک تاپیک اهدای عضو من کلیک کنید. ❤️
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   زن_ممدقولی  |  4 دقیقه پیش