والله چند وقت پيش با رضايت خودش با زنداييش رفتم شمال
يه شبش زنك زدم بهش جواب داد گفت دارم ميرم مسواك بزنم چند دقيقه بعد بهت زنگ ميزنه
گفتم اوكي قطع كردم رفتم واتساپ ديدم آنلاينه
بعد نيم ساعت كه زنگ نزد و همچنان آنلاين بود دوباره زنگ زدم بهش ورداشت باز گفت كار دارم بهت زنگ ميزنم دوباره قطع كردم ديدم آنلاينه
اينبار بهش زنگ زدم گفتم منو ميپيچوني كه واتساپ آنلاين شي
بازم پيچوند
الان ياد اونم افتادم
عزیزم مردا خیلی کثیفتر از اون چیزی که فکر میکنی هستن من الان در حده مرگم اصلا زندکی برام مهم نیست دوست دارم پیش بچه هام بمیرم ببرن منو خاک کنن از دست این شوهرمم راخت بشم
اصلا فکر بد نکن یه اتفاق افتاده نتونسته خبر بده
بدم هر چی سخت تر بگیری بدتر برات اتفاق میفته
من شوهرم خونه مجردی با دوستاش پلاسن اونجا میره میاد میرن سفر ولی اصلا شک نکردم حتی دوست ندارم بهش فکر کنم تازه رپزی 50 تا یا بیشتر با انواع اقسام تیپ و ناز عشوه خرکی میان پیشش اصلا برام مهم نیست حتی میدونم دوستاش تو خونه رابطه هم دارن
همیشه میگفتم کسایی که ارزوی مرگ میکنن یا خودکشی میکنن ابلهن چرا اینکارو میکنن الان فهمیدم چرا مثل من به اخر رسیدن
فکر بد به دلت راه نده ولی شکتم برطرف کن نزار مثل خوره بره به جونت ناراحتت کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
